فرصت دیدار و گفت و گو با دکتر رضا تقی پور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در بعد از ظهر روز شنبه گذشته فراهم شد، درست بعد از ملاقات های مردمی. زمان مصاحبه کم بود (از ساعت 17 تا وقت اذان) و وزیر خسته، پس چاره ای نبود که یکراست برویم سر مصاحبه گفت و گو را هم کوتاه کنیم. به همین دلیل سوالات متراکم این روزهای فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور، از اینترنت پاک گرفته تا شبکه ملی اطلاعات را به بحث گذاشتیم.<BR>
متنی که می خوانید بخش اول گفت و گوی فناوران با وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات است. بخش دوم گفت و گو را نیز که به عملکرد وزارت می پردازد، در روزهای آینده خواهید خواند.
" گفت و گو: ایمان بیک - عبدالله افتاده "
آقای وزیر، پروژه رساندن فیبر نوری به منازل (FTTx) این روزها یکی از مهم ترین پروژه های وزارت ارتباطات است. اما همچنان جوانب و جزییات آن مشخص نیست. با توجه به تصویب این طرح در هیات دولت، لطفا درباره برنامه ها و شیوه عمل در این پروژه توضیح بدهید.
در حال حاضر فناوری های متعددی برای ارتباطات دیتا در داخل کشور استفاده میشود. در بخش اینترنت پرسرعت ADSL را داریم گام بعدی پس از اینترنت دایل آپ بود. این خطوط از نظر هزینه و پهنای باند محدود هستند، به خصوص اگر بخواهیم در بخش تصویر پهنای باند مناسبی در دراز مدت داشته باشیم. امروز بسیاری از کشورها برای یک شبکه اساسی به سراغ ایجاد شبکه فیبر نوری تا درب منازل، کارگاهها، مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی رفتهاند. طبق بررسیهای انجام شده، با توجه وضعیت موجود کشور به این جمعبندی رسیدیم که برای چند سال آینده نیاز به پهنای باند زیادی داریم آن هم به صورت گسترده، بر این اساس شبکه دسترسی فیبر نوری درب منازل، کارگاهها، شرکتها و ادرات را مطرح کردیم که خوشبختانه دولت در گام اول با رساندن فیبر نوری به درب منازل موافقت کرد.
علت اصلی ایجاد شبکه فیبر نوری، محدودیت فناوریهای فعلی در ارایه پهنای باند بالا است. به عنوان مثال فناوری وایمکس که اینترنت را به صورت بیسیم در اختیار کاربر قرار میدهد اما محدودیتهای خاصی در ارایه پهنای باند بالا دارد، به خصوص اگر بخواهیم چند کاربرد را با هم داشته باشیم مثل ویدئو کنفرانس، VOD و IPTV. در حالی که فیبر نوری با پهنای باندی که دارد میتواند پاسخگوی تمامی نیازهای ما باشد.
اما در این رابطه کارشناسان مواردی را مدنظر دارند. گروهی به برآوردهای اقتصادی این پروژه شک دارند و می گویند فیبر برای منازل تجربه موفقی در دنیا نبوده است. دومین موضوع هم کمبود محتوا برای شبکهای به این گستردگی است و موضوع سوم اینکه ما در حال حاضر یک زیرساخت فیبر نوری عظیم داریم که گویا قرار است در کنار آن شبکهای دیگر ایجاد شود.
در خصوص محتوا و بستر ارتباطی میخواهیم که چرخه مرغ و تخم مرغ تکرار نشود. تا چند وقت پیش انتقاداتی که در رسانهها مطرح میشد این بود که زیرساخت های ارتباطی پاسخگوی نیازها نیست، حالا که ما تصمیم به ایجاد بسترهای ارتباطی گرفتهایم نوع انتقادات تغییر کرده و همه معتقدند که محتوایی برای ارایه در این شبکه وجود ندارد.
البته ما مخالف ایجاد این شبکه نیستیم، اما معتقدیم که همزمان باید راهکارهایی نیز برای تولید محتوا و تعریف یک مدل تجاری موفق پیشبینی شود.
اتفاقا عرض بنده هم همین است. من خودم در این 2 سال که از نمایشگاه رسانههای دیجیتال بازید داشتهام این توقع و انتظار را نداشتم که به این حد ما در تولید محتوا استعداد داشته باشیم و در این زمینه کار کرده باشیم. واقع مطلب این است که الان ظرفیت خوبی در تولید محتوا وجود دارد و محتواهای زیادی هم تاکنون تولید شده است، یکی از مواردی هم که به ما انگیزه داد دنبال این شبکه برویم، ظرفیت بالای کشور در تولید محتوا، حتی در حد صادرات بود.
این موضوع را در چند جا گفتهام اما گوش شنوا برای این حرف کم بود. میگویند چرا کره جنوبی 11 مگابیت پهنای باند دارد و چرا وضعیت ما چنین است. همیشه جواب من این است که کره جنوبی از این پهنای باند تولید ثروت میکند آنوقت شما میخواهید با این پهنای باند چکار کنید؟ شما برنامه بدهید ما برای شما پهنای باند ایجاد میکنیم. ولی این سوال تاکنون پاسخی نداشته و با توجه به این موضوع برداشت ما این بود که اگر قرار است ما در این رابطه تنها مصرف کننده اطلاعات باشیم و تولید اطلاعات نکنیم و از این محل تولید ثروت نداشته باشیم بنابراین شاید خیلی در کلان توجیه اقتصادی نداشته باشد که بی دلیل پهنای باند را افزایش دهیم.
اما امروز با برنامههایی که پیشبینی شده و صحبتهایی که ما با صاحبان و تولید کنندگان محتوا داشتیم، به این جمع بندی رسیدیم که کشور نیاز دارد به این شبکه.
تولید محتوا شتاب خوبی گرفته حالا من مصادیق آن را خیلی اشاره نمیکنم ولی دوستان آمدند و آمار دادند و گفتند مثلا فیلم یا انیمیشنی که داخل تولید شده با توجه به امکانات محدودی که از نظر انتقال داریم، 700 هزار نسخه از یک فیلم یا انیمیشن ایرانی در مالزی به فروش رفته است. اگر ما بتوانیم این مثالها را تکرار کنیم و امکانات را فراهم کنیم پس این ایده قابل تحقق است. البته عرض کردم این یک مثال است. اگر نمایشگاه رسانههای دیجیتال را امسال دیده باشید، در می یابید که در ابعاد مختلف در بحث بازیها، فیلم، انیمیشن، کاربردهای خیلی جدی و نرمافزارها، محتوای خوبی تولید شده و اینها اگر فرصت و امکان اشاعه پیدا کند قطعا برای کشور تولید ثروت میکند. بنابراین این حلقه مرغ و تخممرغ را گفتیم از این طرف شروع میکنیم میشکنیم، یعنی زیرساخت را اجرا میکنیم و انشاءالله این انگیزه خواهد داد به صاحبان محتوا که در بخش خصوصی کم هم نیستند. ضمن اینکه جمهوری اسلامی نقطه قوت خود را فرهنگ میداند و اگر بتوانیم تولید فرهنگی داشته باشیم و بتوانیم آنها را صادر کنیم معنی اش آن است که هم به اهداف انقلاب اسلامی کمک کرده ایم و هم اینکه توانسته ایم از این محل با اشاعه فرهنگ درست، جمهوری اسلامی را در دنیا معرفی کنیم و از این محل تولید ثروت هم بکنیم.
فکر میکنید این پروژه کی به اتمام میرسد. در واقع کی شروع میکنیم به دادن فیبر نوری در منازل و کی میتوانیم بگوییم که حجم عمدهای از مردم ایران در منزل و کارگاههای شان فیبر نوری هست؟
ابتدا راجع به توجیه اقتصادی طرح هم که اشاره کردید همین جا من جواب بدهم، این کار را قرار نیست راسا دولت انجام بدهد. کار به صورت غیردولتی انجام میشود دولت همان 20 درصد سهم خودش را که قانون اصل 44 اجازه داده، خواهد داشت. بنابراین از این نظر فعالان اقتصادی نباید دغدغه داشته باشند. یعنی اگر طرح تجاری پاسخ ندهد، طبیعتا بخش خصوصی از آن استقبال نمیکرد، در حالی که تا به حال عکس این بوده یعنی کاملا از آن استقبال شده و بسیاری از درخواستها را داریم که با تدبیری که خواهد شد، گروه یا کنسرسیومی پروانه را دریافت میکند و پیادهسازی شبکه را انجام میدهد.
در مورد زمان بندی هم پیشبینی میکنیم اگر ظرف دو، سه ماه آینده بتوانیم پروانه را صادر کنیم، ظرف حداکثر یک سال کار پیادهسازی انجام می شود، یعنی مشترکان این شبکه میتوانند اشتراک دریافت کنند. بر اساس برنامه اولیهای که تهیه شده ظرف سه سال تعداد مشترک میتواند به دو میلیون برسد و به همین ترتیب طی سالهای آتی این توسعه تا سقف 10 میلیون مشترک پیش می رود.
شرکت مخابرات هم در کنار شرکت زیرساخت شبکه پهناوری از فیبر نوری دارد که بخش عمده ای از این ظرفیت بی استفاده مانده است. آیا اپراتوری که برای این طرح انتخاب می شود از شبکه زیرساخت و مخابرات هم استفاده می کند؟
از شبکه زیرساخت قطعا استفاده خواهد شد. البته ممکن است نیاز به افزایش ظرفیت داشته باشیم که طبیعتا آن افزایش هم باید صورت بگیرد. از شبکههای موجود هم تا مقداری که اپراتورها علاقهمند باشند و به اشتراک بگذارند، کنسرسیوم استفاده خواهد کرد. ولی خوب یک موقعی هست که اینها به عنوان دو شبکه رقیب، مشابه آنچه در بقیه خدمات اتفاق افتاده، ممکن است علاقهمند نباشند. طبیعی است این شبکه چون به صورت غیرتکلیفی و غیردولتی شکل میگیرد، اجباری در کار نیست. مثلا الان ما دو شبکه موبایل داریم که از دو سری BTS استفاده می کنند. در برخی موارد اپراتورها با هم به نتیجه رسیده اند که از سایت های مشترک استفاده کنند. بعضی جاها هر کسی شبکه خودش را ایجاد کرده است. در بحث اپراتور امکانات اپراتور هر مقدار که بتوانند با هم به توافق برسند، همکاری خواهند کرد. طبیعتا این اپراتور و کسی که شبکه را اداره میکند با بقیه اینترکانکشن خواهد داشت.
به چه مدل قرار است اپراتور تعیین شود؟ مزایده یا شیوه های دیگر؟
جزییات واگذاری پروژه هنوز مشخص نیست. سیاست اصلی این است که کار را با سرعت پیش ببریم تا به آن زمانبندی برسیم. حال هر روشی که بتواند به ما کمک کند و در چارچوب قوانین و مقررات باشد، طبیعتا از آن استقبال میکنیم. در وضعیت فعلی سرعت انجام پروژه برای ما بسیار مهم است.
اگر سرعت انجام پروژه اهمیت دارد، چرا پروژه مثلا به شرکت مخابرات ایران واگذار نمی شود که قسمت اعظمی از شبکه را هم اکنون در اختیار دارد؟
این شبکه قرار است به عنوان یک شبکه رقیب و فناوری رقیب مخابرات باشد. قرار است تحرک و رقابت را در این حوزه توسعه دهد و ما امیدواریم همانند شبکه موبایل که اکنون کاملا رقابتی است و خدمات خوبی هم عرضه میشود این اتفاق هم در حوزه دیتا بیفتد.
اصل هدف این است که واقعا نیاز کشور برآورده شود و مردم خدمات با کیفیت بالا و قیمت مناسب استفاده کنند.
اینطور که از صحبتهای شما متوجه شدم، شرکت مخابرات نمیتواند در مزایدهای که برگزار میشود، شرکت کند.
در پروانههایی که تاکنون صادر شده این شرط وجود دارد که سهامداران یک شبکه نمیتوانند در شبکههای دیگر سهامدار باشند، برای اینکه موضوع ربقابت خدشهدار نشود. اما مخابرات میتواند شبکه خود را توسعه دهد. الان هم در حال انجام این کار است و در آینده این دو شبکه به عنوان شبکههای همکار میتوانند با هم فعالیت کنند.
پس مخابرات براساس پروانهاش میتواند همعرض این پروژه، شبکه فیبر نوری خود را توسعه دهد؟
بله، مخابرات با توجه به اختیاری که در پروانه برای آن دیده شده، میتواند شبکه خود را توسعه دهد.
آقای دکتر سرعت اینترنت در کشور هم یکی از دغدغههای اصلی کاربران محسوب میشود و طبق وعده گذشته گفته بودید که سرعت پهنای باند خانگی از 128 کیلوبیت به 512 کیلوبیت افزایش خواهد یافت، این موضوع چه زمانی محقق میشود؟
درخصوص سرعت اینترنت مطالب کامل گفته نمیشود. اولا ما محدودیت را برای کاربران خانگی داریم و سایر کاربران تجاری و دانشگاهی شامل این محدودیت نمیشود.
ضمن اینکه بنده معتقدم برای بیش از 95 درصد کاربردها سرعت اینترنت داخل کشور پاسخگوست. عدهای هم که به نظر بنده تعدادشان محدود است، یک تعریفی دارند که شبکه اینترنت را برای انتقال ویدیو آنلاین در نظر می گیرند. درحالی که چنین تعریفی از ابتدای ورود اینترنت در کشور مدنظر نبوده است.
در شبکه فیبر نوری یکی از فلسفههایی که ما داریم به واسطه آن اقدام میکنیم، همین است که این شبکه برای انتقال تصویر است. بنابراین اگر الان محدودیتی هست، به این دلیل است که این تعریف از ابتدا برای شبکه اینترنت کشور وجود نداشته است.
ما در شبکه فیبر نوری انتقال تصویر و ویدیو را به صورت همزمان همه را خواهیم داشت و هیچ محدودیتی وجود ندارد. در مورد سرعت اینترنت بینالملل هم نهادهای مختلفی تصمیم میگیرند و هر زمان که این نهادها به جمعبندی برسند که این محدودیت برداشته شود، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات از نظر فراهم کردن زیرساختهای پهنای باند و مسایل فنی مشکلی ندارد.
یعنی تاکنون در رابطه با برداشته شدن این محدودیت تصمیم گرفته نشده است؟
نه، تصمیمی گرفته نشده است.
اما تا راهاندازی شبکه فیبر نوری ما اجبارا باید تصاویر و ویدیوهای موردنیاز را از طریق همین اینترنت بینالملل بگیریم.
نه، همین الان امکان دریافت شبکههای داخلی تلویزیون از طریق اینترانت وجود دارد. اتفاقا در این رابطه باید گفت که این موضوع کملطفی دوستان بوده است. یکی دیگر از کارهایی که ما در حال انجام آن هستیم این است که به موازات توسعه شبکه فیبر نوری بتوانیم موضوع اینترانت را هم روی همین شبکه فعلی توسعه دهیم.
این هم از ابعاد مختلف قابل توجه است، البته قصد ندارم سیاستهای گذشته را نقد کنم، ولی هیچ دلیلی ندارد ما برای کارهای بانکی از خط اینترنت استفاده کنیم، نهتنها ارجعیتی ندارد بلکه مشکلات امنیتی هم دارد. الان هم بسیاری از مشکلاتی که ایجاد شده به خاطر تفکیک نکردن این شبکههاست.
متاسفانه خیلی از کاربرهای اینترانت و اینترنت را با هم مخلوط کرده ایم و با این کار باید هزینه زیادی را پرداخت کنیم و از آن سر دنیا یک پهنای باند بیاوریم و از آن برای ارتباط بین دو شهرمان استفاده کنیم.
طبیعتا شبکه فیبر نوری با شبکه ملی اطلاعات کاملا مرتبط است و اینها را نمیتوان از هم تفکیک کرد.
بله، حق با شماست. دسترسی فیبر نوری بخشی از شبکه ملی اطلاعات است. حتی شبکههای موجود هم تحت همان شبکه ملی اطلاعات قرار خواهند گرفت. یعنی ما یک شبکه ملی اطلاعات خواهیم داشت که زیرساخت، شبکههای دسترسی همانند ADSL، وایمکس و شبکه فیبر نوری به این شبکه اضافه خواهد شد.
موضوع مهمی که چند وقت پیش مطرح کردید و هنوز ابعادش باز نشده، اینترنت پاک است. آیا این اینترنت پاک به تعبیر فنی یک اینترنت دست دوم است یا مدلهای دیگری همچون چین و عربستان مدنظر قرار می گیرد. لطفا اینترنت پاک را برای خوانندگان ما شفاف تشریح کنید.
وقتی که به تعریف پایه فناوری توجه کنیم، مشخص میشود که فناوری عبارت است از یکسری فرآیندها و روشها که برای مواد خام ارزش افزوده ایجاد میکند و آن را به خدمتی تبدیل میکند که نیازی از بشر را برآورده کند. اگر این تعریف مبنایی را برای خدمات اینترنت و شبکهها تعمیم دهیم، میبینیم الان بعضی از استفادههای نامناسب یا سوءاستفادههایی که از اینترنت میشود، اصلا با این تعریف همخوانی ندارد و اینترنت در برخی از عرصهها به ابزار تخریب تبدیل شده است.
اولین ویژگی اینترنت پاک این است که ما میگوییم بعضی از این کاربردهای مخرب باید از دامن اینترنت پاک شود، چون اساسا فلسفه ایجاد فناوری اطلاعات برای این موضوعات نبوده است. البته مثالهایش را قبلا گفته ام و خود غربیها هم که از موضوع توسعه فناوری اطلاعلات استقبال کردهاند، امروز این را قبول دارند که هر تکنولوژی آسیبهایی را به همراه دارد و اگر دقت کنید می بینید آنها هم سعی میکنند که آسیبها را از بین ببرند.
به عنوان مثال در صنعت خودرو سه دهه قبل از استانداردهای یورو 1 شروع شده و حالا به یورو 4 رسیده است تا آسیبهای زیست محیطی را به حداقل برساند. حال ما یک سوال مبنایی مطرح کردیم که آسیبهای اجتماعی اینترنت را چه کسی باید پاسخگو باشد و جلو آن را بگیرد؟ آیا غیر از کسانی که این فناوری را عرضه میکنند کس دیگری باید اقدام به این کار کند؟ آیا نباید به صاحبان اینترنت که این فناوری را در دنیا عرضه میکنند بگوییم که استاندارد ایمنی و استاندارد جلوگیری از آسیبهای اجتماعی چیست؟
موضوع اینترنت پاک همین است و ما معتقدیم که آنچه را که فلسفه اصلی توسعه این فناوری آن را ما از جمهوری اسلامی ایران شروع کنیم، قطعا خیلی از کشورها در بحث تولید محتوا از این طرح استقبال میکنند.
اگر ما تولید محتوای پاک داشته باشیم و آن را به سایر کشورها اشاعه دهیم، قطعا این نهضتی خواهد بود در برابر این اتفاقی که متاسفانه امروز در فضاهایی از اینترنت افتاده است.
البته این محتواهای مخرب از نظر حجم فضای زیادی از اینترنت را به خود اختصاص نداده، اما از نظر میزان تخریب و آلایندگی همانند قطره سمی است که میتواند استخری از آب را آلوده کند. باید کاری کنیم که این آلایندگیها از دامن اینترنت جدا شود. فکر میکنم با برداشتی که از روحیه جوامعی که جامعه دانشبنیان را به عنوان هدف انتخاب کردهاند و از فناوری اطلاعات به عنوان ابزاری برای مدیریت دانش استفاده میکنند دارم، این طرح بسیار مورد استقبال قرار بگیرد. هماکنون گروههای مختلفی روی این موضوع و مسایل جانبی آن در داخل کشور کار میکنند. خود ما در کمیسیون راهبردی فناوری اطلاعات در وزارتخانه این بحث را دنبال میکنیم تا ابعاد فنی و محتوایی آن باز شود و امیدواریم این حرکت مثبت و سازنده که از سوی جمهوری اسلامی ایران شروع شده، با یارگیری مناسب در سطح دنیا بتواند ظرف چند سال آینده به جریان غالب اینترنت تبدیل شود.
در این رابطه دو رویکرد وجود دارد. موضوعاتی که شما مطرح کردید در واقع رویکرد اثباتی و خطوط عمل را مشخص میکند و این کاری است محتوایی و احتمالا زمان زیادی هم ببرد. اما در کنار آن حتما شما قصد دارید عملا هم اقدامی انجام دهید، یعنی به جز تفکر اقدام عملیاتی پاکسازی اینترنت را به صورت نمونه انجام دهید که میتواند در قالب مدلهای موجود همانند فیلترینگ عمل کند. اگر میشود در رابطه با این قسمت توضیح بیشتری بدهید. یعنی می خواهید کاری کنید که مثل صنعت خودرو، اگر محتوایی استانداردهای تعریف شده را رعایت نکند، از ورود آن جلوگیری کنید؟
ما به عنوان متولی توسعه فناوری اطلاعات میگوییم کار ما همان جنبه اثباتی است و اتفاقا در همین کارگروه توسعه مدیریت فناوری اطلاعات دولت هم یکی از کمیته های اصلی ما توسعه فرهنگ اسلامی-ایرانی در فضای مجازی است. این کمیته کار اصلیاش همین است که موضوع را ساماندهی و چارچوبها را مشخص کند.
ما فکر میکنیم از این مسیر خود به خود جریان مدنظرمان را ایجاد کنیم و برداشتمان این است که این طرح در دنیا با استقبال روبهرو میشود و امیدواریم که به جریان غالب تبدیل شود.
برای اینکه موضوع روشن تر شود، بگویید آیا سیستم فیلترینگ موجود تغییر می کند؟
نه ما کاری با آنها نداریم.
آیا شبکه ملی اطلاعاتی که راهاندازی میشود در آینده قرار است با شبکههای ملی کشورهای دیگر همچون مالزی ارتباط داشته باشد و از این طریق اهداف اینترنت پاک پیگیری شود؟
بله، اینها به عنوان نودها یا جزایر مختلف شبکههای همسو، طبیعتا میتوانند با هم ارتباط داشته باشند. البته ما نمیخواهیم اینترنت پاک رقیبی برای شبکه اینترنت فعلی باشد؛ یعنی نمیخواهیم یک اینترنت کثیف و یک اینترنت دیگر به عنوان نسخه پاک عرضه کنیم. باید کاری کنیم که کل اینترنت، تبدیل به اینترنت پاک شود.
جناب وزیر حدود یک ماه پیش دبیرخانه شرکتهای PAP بیانیهای مبنی بر ارایه ندادن پهنای باند توسط شرکت زیرساخت با وجود گذشت چندین ماه از زمان تقاضا صادر کرد. این بیانیه کاملا با اعلام آمادگی در تامین به هر میزان پهنای باند در کشور مغایرت داشت، نظر شما در این رابطه چیست؟ آیا واقعا در این رابطه مشکلی وجود دارد یا دستهایی هست که نمیگذارد پهنای باند در کشور افزایش یابد؟
خدمات مثل کالا نیست که ما بتوانیم آن را انبار کنیم. تفاوت این دو در این است که خدمات مصرفش بر خط است و همان موقع که تولید میشود، باید مصرف شود. طبیعتا پهنای باند بینالملل هم با توجه به هزینههایی که دارد، به همان مقدار که مورد نیاز کشور است تامین میشود. من فکر میکنم همه اذعان دارند که دولت دهم نیاز و توسعه بازار را برای پهنای باند تحریک کرده و هیچ وقت این فضا در کشور نبوده است. ما به حدی کاربردها را رواج دادهایم که خوشبختانه اثرات آن در جامعه از جمله نیاز و درخواست شدید به پهنای باند کاملا مشهود است.
بر همین اساس پهنای باند و ظرفیت داخلی در بخش بینالملل در حال توسعه است، حال ممکن است در مقطع خاصی اینها با هم متقارن و متناسب نباشد. ظرف یک تا دو ماه گذشته 25 درصد پهنای باند بینالملل را افزایش دادهایم و برای اینکه کشور هزینه پهنای باند بلااستفاده را پرداخت نکند، ظرفیت بالا را بدون مشتری خریداری نمیکنیم. اما با توجه به رشد نیاز در حال توسعه شبکه هستیم. هماکنون هم زیرساخت در حد 40 STM1 آماده واگذاری دارد.
با توجه به شروع دهه فجر و عمل به وعده داده شده در ارایه سیمکارتهای نسل سوم در این ایام، متاسفانه خبرهای خوبی از پروژه اپراتور سوم به گوش نمیرسد. همانطور که می دانید در یکی دو ماهه اخیر هم تغییرات عمدهای در هیات مدیره شرکت تامین تلکام اتفاق افتاد، لطفا درخصوص وضعیت این پروژه توضیح بدهید؟
اگر در گفتهها دقت شود ما اوایل از قول مدیران اپراتور سوم نقل قول کردیم که دهه فجر سیمکارت را دست مردم بدهند. اما تعهد پروانه اوایل خرداد سال 90 است و با توجه به اینکه کشور برای نسل سوم موبایل دیر اقدام کرد، توقع و انتظارمان این بود که دوستان عملیات اجرایی پروژه را تسریع کنند و هرچه زودتر این سیمکارتها در اختیار مردم قرار گیرد. الان هم با تمامی اتفاقات، آخرین گزارش سازمان تنظیم مقررات گویای این است که تا حدود زیادی برای شروع به کار آزمایشی شبکه در دهه فجرآمادگی هست و اگر قول صددرصد نمیدهیم برای این است که ممکن است به خاطر چند نرمافزار یا تجهیزات، شبکه افتتاح نشود. اما تلاش متخصصان اپراتور سوم این است که به صورت آزمایشی در دهه فجر شبکه اپراتور سوم با تعداد محدودی سیمکارت کارش را شروع کند. ما هم به جد پیگیری میکنیم تا در موعد مقرر پروانه، سیمکارت به صورت عمومی ارایه شود.
سوال دیگری که در رابطه با پروژه اپراتور سوم مطرح است این است که گویا سازمان تامین اجتماعی که سرمایهگذار اصلی اپراتور سوم است قصد دارد پس از راهاندازی شبکه تمامی دفترچههای کاغذی بیمه تامین اجتماعی را جمعآوری کند و به جای آن به بیمهشدگان خود که نزدیک به چند ده میلیون نفر هستند، سیمکارت نسل سوم بدهد. آیا از نظر قانونی اپراتور حق دارد که مردم را به واسطه گرفتن یک خدمت مجبور به استفاده از سیمکارتهای خود کند؟
در تمامی پروانهها این بند ذکر شده که «اپراتورها نباید مشتریان را مجبور به دریافت خدمات خاصی بکنند»، اما دقت کنید که تفاوت عمده نسل سوم موبایل ارایه خدمات ارزش افزوده است، یعنی به همان نسبت که خدمات متنوع ارزش افزوده طی سالهای اخیر توسعه پیدا کرده، سهم ارتباطات صوتی کم شده و جای خود را به خدمات دیتا داده است. با این تفسیر خیلی از این خدمات را با توجه به تکالیفی که برای دستگاههای اجرایی در اهداف برنامه پنجم توسعه پیشبینی شده ممکن است در شبکه دیتا ارایه شود. وقتی که میگوییم تا پایان برنامه پنجم همه باید کارت سلامت داشته باشند، یکی از ابزار انتقال اطلاعات کارت سلامت، همین شبکه های موبایل، وایمکس و فیبر نوری است که همه اینها در هر نقطهای میتواند مورد استفاده قرار گیرد.همانطور که امروز اپراتوری، پرداخت موبایل راهاندازی میکند و ما ممانعتی برای آن ایجاد نمیکنیم.
البته برای هر کاری باید مجوزهای خاص گرفته شود.
پس اگر اجباری وجود نداشته باشد، تامین اجتماعی میتواند به جای دفترچه خدمات درمانی کاغذی سیمکارت به بیمهشدگان خود بدهد.
بله، اگر مطابق قوانین عمومی کشور و مفاد پروانه عمل شود، منعی ندارد و از آن هم حمایت میکنیم.
یکی از موضوعات دیگری که پس از خصوصی سازی مخابرات اتفاق افتاد و قسمتی از آن هم به رسانهها کشیده شده است افزایش درگیری بین مخابرات و دولت است که نمونههای زیادی برای آن وجود دارد. دلیل این اصطکاک چیست؟
این اتفاقات به نظر بنده طبیعی است. وقتی ما شکل اداره یک کاری را عوض میکنیم، اتفاقاتی که در آن بخش میافتد با گذشته متفاوت میشود. تاکنون هم این ایرادات بوده است و عنوان میشود که دولت حق ندارد تعرفه خود را گران کند و دستگاههای نظارتی ایراد میگرفتند که چرا در این بخش یک اتفاق کوچک افتاده، اما وقتی ما خصوصیسازی انجام میدهیم، طبیعتا نقش دولت از اجرا و تصدیگری مبدل میشود به سیاستگذاری و گذاشتن چارچوب و تدوین و تالیف مقررات و نظارت بر حسن اجرای آنها.بنابراین خیلی از اتفاقاتی که میافتد از این دسته است، یعنی به دلیل تغییر ماهیت نحوه ارایه خدمات ارتباطی و فناوری اطلاعات به مردم این اصطکاکها ایجاد میشود که البته در گذشته هم بوده است.
در تنظیم روابط بین اپراتورها با مردم و اپراتورها با حاکمیت، محور اصلی پروانههایی است که برای آنها صادر شده است. خوشبختانه کار خوبی در این بخش انجام شده و ما مدعی هستیم در کشور کاری که در حوزه تنظیم مقررات در بخش فناوری اطلاعات انجام شده، کاری بینظیر است و در حوزههای دیگر به این دقت و جامعیت و ظرافت انجام نشده است. در بسیاری از موارد این پروانهها پاسخگو و شفاف است.
دوم هم قوانین و مقررات عمومی و قراردادهایی است که بنگاههای مختلف بین هم منعقد میکنند.
موارد از این دو حال خارج نیست، یعنی در هر کدام از اینها که اشاره شد ممکن است اختلاف پیش آید و در چارچوب یکی از این دو موضوع که گفتم قابل حل است. یعنی یا در پروانهها تعیین تکلیف و اشاره شده که چگونه باید توافق صورت گیرد مثل بحثهای اینترکانکشن، یا در قالب قوانین عمومی کشور همانند قانون تجارت.
یکی از اختلافاتی که اخیرا بین مخابرات و شرکت زیرساخت اتفاق افتاده، نحوه واگذاری لینکهای ارتباطی است. مخابرات میخواهد همانند ایرانسل به خاطر صرفه اقتصادی، هزینه خطوط ارتباطی در اختیارش را دقیقهای پرداخت کند، اما گویا شرکت زیرساخت زیر بار این پیشنهاد نمیرود و میگوید مخابرات باید لینکها را سالیانه اجاره کند. آیا شرکت زیرساخت با توجه به انحصاری که در اختیار دارد میتواند با اپراتورها متفاوت قرارداد بندد؟
باید به پروانهها رجوع شود. اگر در پروانهها اجباری وجود ندارد، اپراتورها میتوانند از هر روشی استفاده کنند. اما اگر در پروانه تکلیفی، چه برای اپراتور چه برای دولت تعیین شده، قطعا تا زمانی که پروانه معتبر است حتما در آن چارچوب کار انجام میشود.
زیرساخت هم نمیتواند در این رابطه سلیقهای عمل کند و چنانچه مشکلی وجود دارد کمیسیون تنظیم مقررات تنها به تخلفات اپراتورها رسیدگی نمیکند و برای زیرساخت هم چارچوبها را کمیسیون تعیین میکند و زیرساخت باید در قالب همان سیاستها عمل کند.