جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

يادداشت/

بعد مغفول توسعه فناوري

فناوري - صنعت

یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۶:۰۰


يک دانشجوي دکتراي سياست گذاري فرهنگي گفت:اروپاييان به اين نتيجه رسيدند اگر صرفا بر اساس رشد اقتصادي و افزايش قدرت سياسي به توسعه فناوري ادامه دهند، تمدنشان توسط محصولاتشان نابود مي شود.

وايمکس نيوز - وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات مي کوشد تا شبکه اينترنت را توسعه دهد و بدين ترتيب بر رشد اقتصادي کشور و به طور خاص درآمد دولت بيفزايد. کسي شکي ندارد که توسعه ضريب نفوذ اينترنت رابطه مستقيم با رشد اقتصادي دارد و يکي از کم هزينه ترين راه هاي تأمين رشد اقتصادي محسوب مي شود.

خصوصا در ايام تحريم که راههاي فيزيکي تبادلات اقتصادي مسدود شده و فضاي مجازي بستر مناسبتري براي توسعه ارتباطات اقتصادي با دنياست. در اين صورت چرا برخي نگرانند و مشکل کار کجاست؟ طبعا، فضاي مجازي صرفا امري فني و اقتصادي نيست و ابعاد فرهنگي و اجتماعي نيز دارد که مي تواند در تعارض با توسعه فني و اقتصادي قرار گيرد و اين دغدغه مهمي است که هم در متن قانون و هم برنامه­ هاي توسعه و انديشه و منش مسئولان جمهوري اسلامي بوده و هست.

اما پرسش اينجاست که در دولت هاي قبل هم که رويکردهاي ديگري سکان امور اين وزارتخانه را در دست داشت، جز توليد مصوبه ها و طرح هاي ظاهرا فرهنگي نظير مصوبه شماره 96 کميسيون تنظيم مقررات و ارتباطات، عملا چه اتفاقي افتاد؟ در واقع، مهمترين تفاوت رويکرد پيشين و فعلي در آن است که آنها چون توان اجراي طرحي عملياتي و کارآمد نداشتند، شير اينترنت را بستند و مسئولان فعلي شير اينترنت را باز کردند.

اما پرسش ديگر اين است که مگر از وزارتخانه­ اي که مأموريتش توسعه دسترسي و بهره برداري از فناوري است چه انتظار ديگري بايد داشت؟ اصلا مگر ما غير از توسعه دسترسي و بهره برداري از فناوري کار ديگري هم مي توانيم بکنيم؟ آيا ديگران کار ديگري کرده اند؟

لازم نيست خيلي عميق کاوش کنيم. مي توانيم نگاهي به مقررات و اسناد توسعه سايبر اتحاديه اروپا بيندازيم. در سال 2012 شوراي اروپا سندي رسمي تحت عنوان «استراتژي اروپا براي اينترنت بهتر براي کودکان » را منتشر کرد. مگر اينترنت بهتر و بدتر دارد!. اين استراتژي از ارتقاي کيفيت خدمات و محتواي ارائه شده در اينترنت تا ارائه آموزش هاي ايمني حضور در اينترنت را شامل مي شود.

جالب است که اين استراتژي جديد در توسعه استراتژي پيشين «اينترنت ايمن تر» که از اواخر دهه 1990 به اجرا درآمد، تدوين شده است. يعني اروپايي ها به اين نتيجه رسيدند که صرف محدودسازي دسترسي، ايجاد خطوط تماس اضطراري براي اشخاص بزه ديده و ارتقاي سواد ديجيتال دانش آموزان کفايت نمي کند.

آيا واقعا، اروپايي ها نسبت به ارزش هاي اخلاقي کودکانشان دغدغه بيشتري دارند، حال آنکه برهنگي و روابط آزاد جنسي را قانوني مي دانند؟! چطور جوامعي که صرفا در قبال «سوء استفاده از کودکان» نگران هستند مجموعه وسيعي از اقدامات از راه اندازي خطوط تماس اضطراري تا طرح هاي گسترده آموزشي براي ارتقاي سواد اينترنتي را طي 15 سال گذشته به اجرا در آورده است، اما جامعه ما که جامعه اي اخلاقي است و بشدت نگران گسترش فساد و فحشاست، جز يک مسدودسازي فراگير و غيرهدفمند هيچ کاري نکرده است!

متاسفانه، برخي دوستان دغدغه­ مند پاسخ ساده اي که برخي به اين پرسش مي دهند، وجود عده اي عوامل توطئه گر است که به شکل پيچيده اي در تمام دولت ها نمي گذارند طرح هاي فرهنگي اجرا شود! جالب است نتيجه اين رويکرد و ناکارآمدي عملي همه دولت ها در خصوص مديريت جنبه هاي فرهنگي فناوري آن است که عوامل توطئه گر در همه نهادها و در تمامي دولت ها هميشه هستند.

با اين اوصاف، در نهايت بهترين راه حل مسدودسازي تقريبا کامل اينترنت و بلکه فناوري اطلاعات و ارتباطات خواهد بود. اما اگر عينک امنيتي تلقي کردن و برخورد قضايي و انتظامي با همه چيز و همه کس را کنار بگذاريم، شايد مشکل را در جاي ديگري بيابيم.

اروپاييان وقتي در سده بيستم با مصائب بزرگ ناشي از توسعه لجام گسيخته علم و تکنولوژي همچون جنگ افزارهاي کشتارجمعي و مواد آلوده کننده محيط زيست مواجه شدند، اگر تمرکزشان را بر حذف افراد بدانديش مي گذاشتند هرگز موفق به حل مشکل نمي شدند چون اقتصاد سرمايه داري مبتني بر منفعت طلبي است. اما آنها به جاي جست و جوي اين عوامل مشکل ساز، در مباني توسعه علم و فناوري بازنگريِ انتقادي کردند. آنها به اين نتيجه رسيدند که اگر صرفا بر اساس رشد اقتصادي و افزايش قدرت سياسي به توسعه علم و فناوري ادامه دهند، بزودي تمدنشان توسط محصولاتشان نابود خواهد شد.

لذا، در رويکرد خود به علم و فناوري موضوع «مسئوليت اجتماعي» را طرح کردند و همچنين در نظام آموزشي خود دو موضوع «آثار اجتماعي» و «اخلاقيات» علم و فناوري را وارد کردند. البته نه به عنوان درسي مجزا از درس علوم، نظير آنچه ما در آموزش درس ديني و معارف اسلامي انجام داده ايم و نه در قالب مطالب فوق برنامه، بلکه در متن اصلي آموزش علم و فناوري. يعني آموزش همزمان فيزيک و ابعاد اخلاقي و آثار اجتماعي آن. عجب! مگر علم فيزيک هم از اين ابعاد دارد!

نتيجه چنين رويکردي اين است که نخست وزير انگلستان مي فهمد که براي سلامت اخلاقي فرزندانش لازم است محدوديت هايي بر دسترسي کاملا آزاد به اينترنت از طريق واي فاي اعمال شود و شرکت هاي فناوري و ارائه دهندگان خدمات و محتوا به جهت مسئوليت پذيري اجتماعي بدون اعمال زور متقاعد مي شوند تا داوطلبانه بر فعاليت هايشان خودمقررات گذاري کنند و به نفع جامعه از بخشي از سود خود دست بکشند! در چنين جامعه اي لازم نيست کسي مدام داد بزند که طرح هاي مهم توسعه نياز به پيوست فرهنگي دارد و بقيه هم دائم چرتکه بياندازند که اين پيوست ها از رشد اقتصادي چقدر مي کاهد!

ديني بودن پيشکش، اي کاش ما اندکي مدرن تر بوديم و ادراک ما از تمدن جديد صورتي ناقص و مبتذل از مباحث انتهاي سده نوزدهم نبود. شايد اگر قاعده بازي را درست مي کرديم، لازم نبود اين قدر دنبال افراد خبيث بگرديم.

 

سيد آرش وکيليان/دانشجوي دکتراي سياست گذاري فرهنگي

منبع : مهر

دیدگاه ها و نظرات :

captcha
ارسال
اشتراک گذاری مطالب

آخرین مطالب آرشیو

پربیننده‌ترین مطالب آرشیو