شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

فیس بوک و تاثیرات روان شناختی و فرهنگی آن

فیس بوک

چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۱:۲۵:۲۹

نویسنده مقاله: مرضیه نوروزی نژاد


فیس بوک خواسته ها و علایق ما را شناسایی می کند با آن اطلاعات ارزش افزوده تولید می کند وسود تجاری کلانی به واسطة این چرخه نصیب او می شود. در این چرخه بیشترین افشای اطلاعات خصوصی پس از اعراب، مربوط به ایرانیان است؛ درحالی‌که آمریکایی‌ها کمترین میزان افشای اطلاعات شخصی را دارند.

تیک نیوز- فیس بوک [1]یک شبکه اجتماعی برخط است که در سال2004 میلادی، به وسیلة مارک­ زاکربرگ[2] و دوستانش بوجود آمد. این شبکه­ ی اجتماعی به تدریج گسترده ­تر شد و پلتفرم[3] و شرکت­ های زیادی را تحت پوشش خود قرار داد. فیس­بوک در حال حاضر بزرگترین شبکه ی اجتماعی دنیا با بیش از 2میلیارد کاربر فعال است. اما نکته­ ای که نباید از آن غافل شد، سیاست­ها و واقیت­های طراحی و ساخت این پلتفورم است. مثلا وقتی از بیگ دیتا سخن می­گوییم، فیس­بوک و زیرمجموعه های آن در صدر عوامل و مصداق­ ها قرار می­گیرند.

به نظر می­رسد که تمامی عقب­ نشینی­های فیس­بوک در مواجهه با فشارهایی که برای رعایت حریم خصوصی کاربرانش بر آن وارد می­شود، ترفندی بیش برای دورزدن کاربرانش نیست. تحقیقات و یافته­ های دانشمندان نشان می­دهد که این شبکه­ ی اجتماعی از آغاز تا به امروز، اثرات روان شناختی، سیاسی و فرهنگی زیادی را در سراسر مردم دنیا به جای گذاشته­ است. بنابراین این عوامل، اهمیت پرداختن به این شبکه­ ی اجتماعی و حواشی آن را دو چندان می­ کند (بادینر، 1389).

هدف از نوشتن این مقاله پرداختن به پشت پرده و سرگذشت فیس­بوک، ابعاد روانی و فرهنگی آن است و سعی می­شود به سوالاتی مانند « تاریخچة فیس­بوک و هدف از طراحی و ساخت آن چه بوده است؟»، « اهمیت و کارکرد حریم خصوصی در فیس­بوک چیست؟»و «فیس­بوک چه ابعاد روانی و فرهنگی را در پی داشته است؟» پاسخ داده شود.


واقعیت­های فیس­بوک:

شاید با خود بگویید دانستن اینکه پشت پرده و سیاست­های طراحی فیس­بوک چه بوده ­است، چه فرقی به حال ما دارد. اما برای کاربران ایرانی که بعضا اطلاعات کمی دربارة موارد فوق دارند و ساده ­دلانه به آن دل بسته ­اند، خالی از لطف نیست.

 اعضای فیس‌بوک دارای یک «wall» هستند که می‌توانند  اطلاعاتی را‌ که‌ برای‌ ایجاد صـفحه‌شان لازم اسـت بـه آنجا پست کنند، با یکدیگر گپ بزنند و آخرین مطالب‌ را‌ در‌ «The Feed» یک نـفر دیـگر بخوانند. اما پشت این دیوار، کاربران در حال خلق‌ مخزنی‌ از اطلاعات انباشته ‌شده از کلیه روابط خود در سراسر جـهان و ریـزه‌کاری‌های خـصوصی زندگی‌ همگان‌ هستند‌. پایگاه‌های‌ اطلاعاتی و الگوریتم‌هایی که فیس‌بوک برای انبار کردن، فـشرده‌سازی و دریـافت‌ اطـلاعاتی از شما به‌ کار‌ می‌گیرد، آن را به بزرگ‌ترین دارنده اطلاعات تبدیل‌ می‌کند، به گونه‌ای که هـیچ‌ سـازمان‌ دولتـی‌ از این نظر به پای آن نمی‌رسد (بادینر, 1389). ما ناخودآگاه سیاست­­ها و خواسته­هایی را که سازندگان فیس­بوک دارند اجرایی می­کنیم و روزانه و آسوده­خاطر حجم زیادی از اطلاعات را به آنها تقدیم می­کنیم. اما استخراج این اطلاعات چه سودی برای آنها دارد؟ در عصر حاضر روی تک­تک اطلاعات خامی که ما به شرکت فیس­بوک و زیرمجموعه­های آنها می­دهیم، تجزیه و تحلیل انجام می­شود. آنها خواسته­ها و علایق ما را شناسایی می­کنند و ارزش افزوده تولید می­کنند و بدین ترتیب سود تجاری کلانی به واسطة این چرخه نصیب آنها می­شود که اصطلاحا به آن «بیگ­دیتا[4]» می­گویند.


برج­های دیدبانی[5]:

فـیس‌بوک در‌ ابتدا‌ مجادله‌ای را بر سـر تـخلفات خود‌ بر‌ سر‌ استفاده‌ از‌ برج­های دیدبانی به‌ راه انداخت. برج­های دیدبانی فایل‌های تصویری ریزی هستند که وقتی‌ با فایل‌های متنی کـوچکی بـه نام‌ باربرها[6] ترکیب‌ می‌شوند، می‌توانند فـعالیت‌های شـما در سـایت‌های دیگر‌ را‌ ردگیری‌ کـنند‌ و بـه‌ طور‌ خودکار اطلاعاتی را دربـاره شـما، از جمله دکمه‌های صفحه کلیدی که فشار داده‌اید، به‌ وب‌سایت مبدأ ارسال کنند. فیس‌بوک برج­های دیدبانی را بـرای ایـن طراحی کرده‌ است که‌ بتواند اطـلاعات کـارهایی را که اعـضای فـیس‌بوک در وب سـایت‌ها انجام می‌دهند، برای کـاربران و دوستانشان ارسال کند.کاربران فیس‌بوک نه‌ اطلاع داشتند که فعالیت‌های آنها در سایت‌های دیگر به سـمت‌ فـیس‌بوک‌ روانه‌ می‌شود و نه گزینه‌ای در اختیارشان قـرار داده شـده بـود کـه بـتوانند این جریان‌ ارسـال اطـلاعات را قطع کنند (بادینر, 1389).

ما هر چقدر هم که تلاش کنیم تا از حریم شخصی خود محافظت کنیم موفق نمی­شویم چرا که ما در زمین بازی آنها هستیم و درواقع هیچ نقشی نداریم. گاها مارک زکربرگ و شرکت فیس­بوک _بخاطر اعتراضات کاربران از انتشار اطلاعاتشان_ بصورت صوری امکاناتی برای حفاظت از اطلاعات توسط کاربران ارائه دادند که فقط برای ظاهرسازی و توجیه اقداماتشان بود و درواقع هیچ کارایی برای حفظ اطلاعات نداشت.

فیس‌بوک در کنار تمامی جذابیت‏هایش، برای حریم خصوصی افراد، تهدید محسوب می‌شود. براساس نظر فوکو[7]، فیس‌بوک به پانوپتیکون[8] تشبیه می‌شود؛ جامعه‌ای نظارتی که تمامی حرکات کاربرانش را زیر نظر دارد و آنها را مجبور به پیروی از دستوراتش می‌کند. درواقع، فیس‌بوک شبیه پلیس اینترنتی عمل می‌کند و درمواقعی‌که کاربر تصوری از آن ندارد از اطلاعات وی استفاده می‌کند. فیس‌بوک، زمینه‌‌ها و بسترهایی را برای کاربران فراهم می‌کند تا باورهای دینی، سیاسی و حتی زندگی شخصی خود را بیان کنند که این امر کاربران غیر محتاط را با چالش مواجه خواهد کرد. ازنظر بسیاری از نظریه‌پردازان رسانه، می‌توان این چالش‏ ها را متوجه شد. رایان سینگل[9]بیان می‌کند فیس‌بوک نگرانی‌هایی دربارة نقض حریم خصوصی به‌ وجود آورده است. براساس نتایج تحقیقات انجام‌شده دربارة کاربران فیس‌بوک به‌نقل از سایت جنگ نرم و عملیات روانی، بیشترین افشای اطلاعات خصوصی در این شبکه، پس از اعراب، مربوط به ایرانیان است؛ درحالی‌که آمریکایی‌ها کمترین میزان افشای اطلاعات شخصی را دارند (جلالی و دیگران، 1396).


تاثیرات روان­شناختی فیس­بوک:

در کنار تمام مزایایی که فیس­بوک در اختیار کاربران خود قرار می­دهد، ممکن است اثرات منفی ناخواسته­ ای نیز به همراه داشته باشد. گاهی کاربران قادر نیستند استفادة بیش از اندازه از فیس­بوک را متوقف کنند و وقت و افکار خود را هر چه بیشتر و بیشتر به آن اختصاص داده بدون اینکه هیچ نتیجة مشخصی برای آنها داشته باشد؛ درست مشابه انواع اعتیاد.

اعتیاد به فیس­بوک [10]تحت عنوان درگیرشدن بیش از حد با فعالیت­های فیس­بوک تعریف می­شود و یکی از علل مشکلات (اختلال) در عملکرد اجتماعی روزانه است. براساس گزارش روانشناسی بالینی آمریکا، توصیف اختلال اعتیاد به فیس­بوک (FAD) به تفصیل، منطقی به­ نظر می­رسد؛ چرا که در برخی از کاربرانی که پیش از حد از فیس­بوک استفاده می­کنند، معیارهای رفتاری اعتیاد از جمله بی­ توجهی نسبت به کار، تجربة تغییر خلق، ترک و تحمل، پدیدار می­شود. ضمن اینکه کاربران مبتلا به اعتیاد به فیس­بوک علائمی مشابه معتادین مواد مخدر دارند مانند نادیده ­گرفتن زندگی شخصی خود، تمایل همیشگی به استفاده از فیس­بوک، تجربة فرار اجتماعی، استفاده از مکانیسم­ های دفاعی متعدد برای مخفی کردن علائم اعتیاد، از دست دادن کنترل و کاهش در میزان لذت با گذشت زمان (کریم پور و دیگران، 1395).

به موازات اثرات مخرب استفادة افراطی از فیس­بوک، میزان تحقیقات در زمینه تاثیرات این شبکه بر زندگی اجتماعی، دلایل گرایش کاربران به این شبکه و نیز عوامل مربوط به استفادة مفرط از این شبکه در حال افزایش است. یکی از موضوعات مهمی که در این حوزه توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده، احساس تنهایی [11]ادراک شده است که مغایر با ماهیت اجتماعی انسان است. احساس تنهایی ادراک شده که از معمولی­ ترین و فراگیرترین مشکلات جوامع مدرن صنعتی است، از ویژگی­های شخصیتی و متغیرهای موقعیتی تاثیر می­ پذیرد و توسط همة انسان­ها صرف نظر از نژاد، جنسیت، سن و یا پیشینة فرهنگی تجربه می­شود (کریم پور و دیگران، 1395).

از آنجایی که فیس­بوک به عنوان یک منبع ارتباطی در نظر گرفته می­شود، جای تعجب نیست، اشخاصی که دارای سطوح بالاتری از احساس تنهایی ادراک شده هستند، از آن در جهت جبران فقدان روابط خارج از فضای مجازی و به عنوان ابزار تعامل با دیگران استفاده کنند. درحالی که برخی از محققین بر این باورند که برقراری روابط اینترنتی می­تواند برای این دسته از کاربران مزایایی به همراه داشته باشد و منجر به بهبودی روابط اجتماعی گردد، بسیاری از پژوهشگران معتقدند اینترنت انسان­ها را از لحاظ اجتماعی منزوی، از حس تعلق و ارتباط با دنیای واقعی محروم و از برقراری روابط اجتماعی حقیقی باز می­دارد؛ بنابراین احساس تنهایی ادراک شده می­تواند خود نتیجة استفاة مفرط از اینترنت باشد. (کریم پور و دیگران، 1395).

 از سویی اضطراب اجتماعی[12] یکی از شایع­ترین و مزمن­ترین اختلالات اضطرابی است و میزان شیوع مادام­العمر آن حدود 8 تا 13 درصد است. افراد مبتلا به این اختلال، ترسی شدید و قابل ملاحظه از حضور در موقعیت­های اجتماعی و یا عملکردی دارند. محتوای غالب این ترس­ها، ترس از خجالت­ کشیدن یا شرمندگی، طرد و یا تحقیرشدن، احمق یا دست و پا چلفتی به نظر رسیدن، در مرکز توجه بودن و مورد ارزیابی منفی توسط دیگران قرار گرفتن می­باشد. شایع­ترین موقعیت­های برانگیزانندة ترس را نیز می­توان در ملاقات با افراد جدید، صحبت­کردن در جمع، شروع صحبت با همسالان، ارائه در کلاس درس، فعالیت­های اجتماعی و تعامل با دیگران خلاصه کرد. از آنجایی که مبتلایان، افکار و تصویری منفی و تحریف شده[13] از خودشان در حضور مردم دارند، تلاش می­کنند با دورماندن از مکان­ها و موقعیت­های اجتماعی که آنها را در معرض خطر بازبینی، تحقیرشدن و یا ارزیابی منفی توسط دیگران قرار می­دهد، مشکل خود را حل کنند. در چنین شرایطی شبکه­های مجازی با قابلیت­هایی که در اختیار کاربران خود قرار می­دهند؛ از جمله امکان انتخاب مخاطب، عدم نیاز به ارتباط چهره به چهره، امکان منفی نگه­داشتن هویت واقعی و همچنین امکان سرپوش گذاشتن بر نواقص و ویژگی­های منفی، می­توانند به­ عنوان جایگزینی برای برقراری تعاملات، مورد توجه چنین اشخاصی قرار گیرند. چنان که برخی از مطالعات نیز نشان داد کسانی که از لحاظ اجتماعی مضطرب هستند، بیشتر از فیس­بوک استفاده می­کنند.علاوه براین برخی از محققان در مطالعات خود وجود همبستگی میان کمرویی[14] به عنوان یکی از مولفه­های اضطراب اجتماعی که مانع از ملحق شدن شخص به موقعیت­های اجتماعی می­شود و تعاملات اینترنتی گزارش نموده­اند. افراد کمرو و کسانی که هراس اجتماعی دارند، از اینترنت جهت ارضای نیاز به صمیمیت و تعامل استفاده کرده و نسبت به دیگران روابط آنلاین رضایت­ بخش­تری دارند. افراد کمرو در مقایسه با افراد غیر کمرو زمان بیشتری در فیس­بوک می­گذرانند و نگرش مطلوبی نسبت به ان دارند (کریم پور و دیگران، 1395).

پرسه­ زدن و به قولی زندگی در دنیای مجازی، ادبیات نوشتاری خاصی نیز پدیدآورده است. استفاده از شکلک­ ها و علائم و استعارات، بخشی از ادبیات نوشتاری حاکم بر فیس­بوک است که به نوعی به زبان مشترک در بین کاربران این شبکه­ تبدیل شده­است. مبتذل نویسی، یکی دیگر از ابعاد ادبیات نوشتاری در شبکه­ های اجتماعی است. مخاطبان همواره با الفاظ و جملاتی آشنا می­شوند که کاربرد آنها در زندگی واقعی، میسر یا شایسته نیست. در واقع ادبیات فیس­بوکی، ادبیات سخیقی است که می­تواند در پرورش و تعلیم نونهالان و نوجوانان، معضل قلمداد شود (آقازمانی, 1392).

شاید با خود بگوییم این ویژگی­ها فقط مربوط به فیس­بوک نیست. همة شبکه­ ها درگیر این معایب هستند و فیس­بوک هم یکی از همة آنها. اما نکتة مهم همین است؛ فیس­بوک به گونه ­ای مادر تمام این پلتفورم­ها و شبکه­ های اجتماعی است. و سال هاست آنقدر گسترش پیدا کرده و دیگر شبکه­ ها را پوشش داده است که ما به اشتباه برخی از آنها را مستقل از آن می­بینیم؛ مثل اینستاگرام و واتس اپ. هنوز طبق آمارهای جهانی فیس­بوک بالاترین آمار کاربران را در کشورهای اروپایی و آمریکایی به خود اختصاص داده است.


نتیجه گیری:

اگر خیلی بدبینانه و حداقلی به جریان نگاه کنیم، بین دو نفر که هر دو اعتیاد شدید به فیس­بوک داشته باشند و یکی از آنها با اطلاع از تاریخچه، پشت پرده و تاثیرات روانی آن در حال استفاده از فیس­بوک است، چند قدم جلوتر از آن فردی است که بدون هیچ گونه اطلاع و آگاهی از فیس­بوک و زیر مجموعه­هایش دچار اعتیاد شده است. که البته همان طور که گفته شد این نگاه، نگاه حداقلی و بدبینانه است. چرا که کسی که آگاه و مطلع است ناخودآگاه یا خودآگاه استفاده­اش هوشمندتر و زیرکانه­تر خواهد شد. وقتی از معایب و تاثیرات روانی گفته می­شود ما نباید اشتباها اینطور برداشت کنیم که باید هرچه سریع تر استفادة خود را به حداقل و سپس به صفر برسانیم. در دنیا و شرایط کنونی نه تنها چنین چیزی امکان پذیر نیست، بلکه درست هم نیست. این به این معناست که ما برداشت صحیحی از پیرامون و شرایط کنونی که در آن هستیم نداریم. امروزه بهترین و منطقی­ترین راه­حل برای گرفتارنشدن در این گرداب، کسب آگاهی، اطلاعات و سواد رسانه­ای است.
منابع

آقازمانی, ع. (1392). معتادان فیس بوک. تهران: درسا.

بادینر, آ. (1389). چگونه فیسبوک حریم خصوصی را در فضای اینترنت از بین برده است. سیاحت غرب, 20-29.

جلالی, ز. (1396). تبیین جامعه شناختی حریم شخصی کاربران جوان فیس بوک شهر اصفهان.

کریم پور, ک., نجفی, ک., یگانه, ط., & حسنی, ج. (1395). نقش احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی در اعتیاد به فیس بوک. سیاحت غرب.

[1] Face book

[2]Mark Zuckerberg

[3] platform

[4] Big data

[5] Beacons

[6] Coolies

[7] Michel Foucault

[8] Panaptikon

[9] Rayan single

[10] Facebook Addiction

[11] Loneliness

[12] Social Anxiety

[13] Distorted

[14] Shyness

دیدگاه ها و نظرات :

captcha
ارسال
اشتراک گذاری مطالب

آخرین مطالب آرشیو

پربیننده‌ترین مطالب آرشیو