فیس بوک خواسته ها و علایق ما را شناسایی می کند با آن اطلاعات ارزش افزوده تولید می کند وسود تجاری کلانی به واسطة این چرخه نصیب او می شود. در این چرخه بیشترین افشای اطلاعات خصوصی پس از اعراب، مربوط به ایرانیان است؛ درحالیکه آمریکاییها کمترین میزان افشای اطلاعات شخصی را دارند.
تیک نیوز- فیس بوک [1]یک شبکه اجتماعی برخط است که در سال2004 میلادی، به وسیلة مارک زاکربرگ[2] و دوستانش بوجود آمد. این شبکه ی اجتماعی به تدریج گسترده تر شد و پلتفرم[3] و شرکت های زیادی را تحت پوشش خود قرار داد. فیسبوک در حال حاضر بزرگترین شبکه ی اجتماعی دنیا با بیش از 2میلیارد کاربر فعال است. اما نکته ای که نباید از آن غافل شد، سیاستها و واقیتهای طراحی و ساخت این پلتفورم است. مثلا وقتی از بیگ دیتا سخن میگوییم، فیسبوک و زیرمجموعه های آن در صدر عوامل و مصداق ها قرار میگیرند.
به نظر میرسد که تمامی عقب نشینیهای فیسبوک در مواجهه با فشارهایی که برای رعایت حریم خصوصی کاربرانش بر آن وارد میشود، ترفندی بیش برای دورزدن کاربرانش نیست. تحقیقات و یافته های دانشمندان نشان میدهد که این شبکه ی اجتماعی از آغاز تا به امروز، اثرات روان شناختی، سیاسی و فرهنگی زیادی را در سراسر مردم دنیا به جای گذاشته است. بنابراین این عوامل، اهمیت پرداختن به این شبکه ی اجتماعی و حواشی آن را دو چندان می کند (بادینر، 1389).
هدف از نوشتن این مقاله پرداختن به پشت پرده و سرگذشت فیسبوک، ابعاد روانی و فرهنگی آن است و سعی میشود به سوالاتی مانند « تاریخچة فیسبوک و هدف از طراحی و ساخت آن چه بوده است؟»، « اهمیت و کارکرد حریم خصوصی در فیسبوک چیست؟»و «فیسبوک چه ابعاد روانی و فرهنگی را در پی داشته است؟» پاسخ داده شود.
واقعیتهای فیسبوک:
شاید با خود بگویید دانستن اینکه پشت پرده و سیاستهای طراحی فیسبوک چه بوده است، چه فرقی به حال ما دارد. اما برای کاربران ایرانی که بعضا اطلاعات کمی دربارة موارد فوق دارند و ساده دلانه به آن دل بسته اند، خالی از لطف نیست.
اعضای فیسبوک دارای یک «wall» هستند که میتوانند اطلاعاتی را که برای ایجاد صـفحهشان لازم اسـت بـه آنجا پست کنند، با یکدیگر گپ بزنند و آخرین مطالب را در «The Feed» یک نـفر دیـگر بخوانند. اما پشت این دیوار، کاربران در حال خلق مخزنی از اطلاعات انباشته شده از کلیه روابط خود در سراسر جـهان و ریـزهکاریهای خـصوصی زندگی همگان هستند. پایگاههای اطلاعاتی و الگوریتمهایی که فیسبوک برای انبار کردن، فـشردهسازی و دریـافت اطـلاعاتی از شما به کار میگیرد، آن را به بزرگترین دارنده اطلاعات تبدیل میکند، به گونهای که هـیچ سـازمان دولتـی از این نظر به پای آن نمیرسد (بادینر, 1389). ما ناخودآگاه سیاستها و خواستههایی را که سازندگان فیسبوک دارند اجرایی میکنیم و روزانه و آسودهخاطر حجم زیادی از اطلاعات را به آنها تقدیم میکنیم. اما استخراج این اطلاعات چه سودی برای آنها دارد؟ در عصر حاضر روی تکتک اطلاعات خامی که ما به شرکت فیسبوک و زیرمجموعههای آنها میدهیم، تجزیه و تحلیل انجام میشود. آنها خواستهها و علایق ما را شناسایی میکنند و ارزش افزوده تولید میکنند و بدین ترتیب سود تجاری کلانی به واسطة این چرخه نصیب آنها میشود که اصطلاحا به آن «بیگدیتا[4]» میگویند.
برجهای دیدبانی[5]:
فـیسبوک در ابتدا مجادلهای را بر سـر تـخلفات خود بر سر استفاده از برجهای دیدبانی به راه انداخت. برجهای دیدبانی فایلهای تصویری ریزی هستند که وقتی با فایلهای متنی کـوچکی بـه نام باربرها[6] ترکیب میشوند، میتوانند فـعالیتهای شـما در سـایتهای دیگر را ردگیری کـنند و بـه طور خودکار اطلاعاتی را دربـاره شـما، از جمله دکمههای صفحه کلیدی که فشار دادهاید، به وبسایت مبدأ ارسال کنند. فیسبوک برجهای دیدبانی را بـرای ایـن طراحی کرده است که بتواند اطـلاعات کـارهایی را که اعـضای فـیسبوک در وب سـایتها انجام میدهند، برای کـاربران و دوستانشان ارسال کند.کاربران فیسبوک نه اطلاع داشتند که فعالیتهای آنها در سایتهای دیگر به سـمت فـیسبوک روانه میشود و نه گزینهای در اختیارشان قـرار داده شـده بـود کـه بـتوانند این جریان ارسـال اطـلاعات را قطع کنند (بادینر, 1389).
ما هر چقدر هم که تلاش کنیم تا از حریم شخصی خود محافظت کنیم موفق نمیشویم چرا که ما در زمین بازی آنها هستیم و درواقع هیچ نقشی نداریم. گاها مارک زکربرگ و شرکت فیسبوک _بخاطر اعتراضات کاربران از انتشار اطلاعاتشان_ بصورت صوری امکاناتی برای حفاظت از اطلاعات توسط کاربران ارائه دادند که فقط برای ظاهرسازی و توجیه اقداماتشان بود و درواقع هیچ کارایی برای حفظ اطلاعات نداشت.
فیسبوک در کنار تمامی جذابیتهایش، برای حریم خصوصی افراد، تهدید محسوب میشود. براساس نظر فوکو[7]، فیسبوک به پانوپتیکون[8] تشبیه میشود؛ جامعهای نظارتی که تمامی حرکات کاربرانش را زیر نظر دارد و آنها را مجبور به پیروی از دستوراتش میکند. درواقع، فیسبوک شبیه پلیس اینترنتی عمل میکند و درمواقعیکه کاربر تصوری از آن ندارد از اطلاعات وی استفاده میکند. فیسبوک، زمینهها و بسترهایی را برای کاربران فراهم میکند تا باورهای دینی، سیاسی و حتی زندگی شخصی خود را بیان کنند که این امر کاربران غیر محتاط را با چالش مواجه خواهد کرد. ازنظر بسیاری از نظریهپردازان رسانه، میتوان این چالش ها را متوجه شد. رایان سینگل[9]بیان میکند فیسبوک نگرانیهایی دربارة نقض حریم خصوصی به وجود آورده است. براساس نتایج تحقیقات انجامشده دربارة کاربران فیسبوک بهنقل از سایت جنگ نرم و عملیات روانی، بیشترین افشای اطلاعات خصوصی در این شبکه، پس از اعراب، مربوط به ایرانیان است؛ درحالیکه آمریکاییها کمترین میزان افشای اطلاعات شخصی را دارند (جلالی و دیگران، 1396).
تاثیرات روانشناختی فیسبوک:
در کنار تمام مزایایی که فیسبوک در اختیار کاربران خود قرار میدهد، ممکن است اثرات منفی ناخواسته ای نیز به همراه داشته باشد. گاهی کاربران قادر نیستند استفادة بیش از اندازه از فیسبوک را متوقف کنند و وقت و افکار خود را هر چه بیشتر و بیشتر به آن اختصاص داده بدون اینکه هیچ نتیجة مشخصی برای آنها داشته باشد؛ درست مشابه انواع اعتیاد.
اعتیاد به فیسبوک [10]تحت عنوان درگیرشدن بیش از حد با فعالیتهای فیسبوک تعریف میشود و یکی از علل مشکلات (اختلال) در عملکرد اجتماعی روزانه است. براساس گزارش روانشناسی بالینی آمریکا، توصیف اختلال اعتیاد به فیسبوک (FAD) به تفصیل، منطقی به نظر میرسد؛ چرا که در برخی از کاربرانی که پیش از حد از فیسبوک استفاده میکنند، معیارهای رفتاری اعتیاد از جمله بی توجهی نسبت به کار، تجربة تغییر خلق، ترک و تحمل، پدیدار میشود. ضمن اینکه کاربران مبتلا به اعتیاد به فیسبوک علائمی مشابه معتادین مواد مخدر دارند مانند نادیده گرفتن زندگی شخصی خود، تمایل همیشگی به استفاده از فیسبوک، تجربة فرار اجتماعی، استفاده از مکانیسم های دفاعی متعدد برای مخفی کردن علائم اعتیاد، از دست دادن کنترل و کاهش در میزان لذت با گذشت زمان (کریم پور و دیگران، 1395).
به موازات اثرات مخرب استفادة افراطی از فیسبوک، میزان تحقیقات در زمینه تاثیرات این شبکه بر زندگی اجتماعی، دلایل گرایش کاربران به این شبکه و نیز عوامل مربوط به استفادة مفرط از این شبکه در حال افزایش است. یکی از موضوعات مهمی که در این حوزه توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده، احساس تنهایی [11]ادراک شده است که مغایر با ماهیت اجتماعی انسان است. احساس تنهایی ادراک شده که از معمولی ترین و فراگیرترین مشکلات جوامع مدرن صنعتی است، از ویژگیهای شخصیتی و متغیرهای موقعیتی تاثیر می پذیرد و توسط همة انسانها صرف نظر از نژاد، جنسیت، سن و یا پیشینة فرهنگی تجربه میشود (کریم پور و دیگران، 1395).
از آنجایی که فیسبوک به عنوان یک منبع ارتباطی در نظر گرفته میشود، جای تعجب نیست، اشخاصی که دارای سطوح بالاتری از احساس تنهایی ادراک شده هستند، از آن در جهت جبران فقدان روابط خارج از فضای مجازی و به عنوان ابزار تعامل با دیگران استفاده کنند. درحالی که برخی از محققین بر این باورند که برقراری روابط اینترنتی میتواند برای این دسته از کاربران مزایایی به همراه داشته باشد و منجر به بهبودی روابط اجتماعی گردد، بسیاری از پژوهشگران معتقدند اینترنت انسانها را از لحاظ اجتماعی منزوی، از حس تعلق و ارتباط با دنیای واقعی محروم و از برقراری روابط اجتماعی حقیقی باز میدارد؛ بنابراین احساس تنهایی ادراک شده میتواند خود نتیجة استفاة مفرط از اینترنت باشد. (کریم پور و دیگران، 1395).
از سویی اضطراب اجتماعی[12] یکی از شایعترین و مزمنترین اختلالات اضطرابی است و میزان شیوع مادامالعمر آن حدود 8 تا 13 درصد است. افراد مبتلا به این اختلال، ترسی شدید و قابل ملاحظه از حضور در موقعیتهای اجتماعی و یا عملکردی دارند. محتوای غالب این ترسها، ترس از خجالت کشیدن یا شرمندگی، طرد و یا تحقیرشدن، احمق یا دست و پا چلفتی به نظر رسیدن، در مرکز توجه بودن و مورد ارزیابی منفی توسط دیگران قرار گرفتن میباشد. شایعترین موقعیتهای برانگیزانندة ترس را نیز میتوان در ملاقات با افراد جدید، صحبتکردن در جمع، شروع صحبت با همسالان، ارائه در کلاس درس، فعالیتهای اجتماعی و تعامل با دیگران خلاصه کرد. از آنجایی که مبتلایان، افکار و تصویری منفی و تحریف شده[13] از خودشان در حضور مردم دارند، تلاش میکنند با دورماندن از مکانها و موقعیتهای اجتماعی که آنها را در معرض خطر بازبینی، تحقیرشدن و یا ارزیابی منفی توسط دیگران قرار میدهد، مشکل خود را حل کنند. در چنین شرایطی شبکههای مجازی با قابلیتهایی که در اختیار کاربران خود قرار میدهند؛ از جمله امکان انتخاب مخاطب، عدم نیاز به ارتباط چهره به چهره، امکان منفی نگهداشتن هویت واقعی و همچنین امکان سرپوش گذاشتن بر نواقص و ویژگیهای منفی، میتوانند به عنوان جایگزینی برای برقراری تعاملات، مورد توجه چنین اشخاصی قرار گیرند. چنان که برخی از مطالعات نیز نشان داد کسانی که از لحاظ اجتماعی مضطرب هستند، بیشتر از فیسبوک استفاده میکنند.علاوه براین برخی از محققان در مطالعات خود وجود همبستگی میان کمرویی[14] به عنوان یکی از مولفههای اضطراب اجتماعی که مانع از ملحق شدن شخص به موقعیتهای اجتماعی میشود و تعاملات اینترنتی گزارش نمودهاند. افراد کمرو و کسانی که هراس اجتماعی دارند، از اینترنت جهت ارضای نیاز به صمیمیت و تعامل استفاده کرده و نسبت به دیگران روابط آنلاین رضایت بخشتری دارند. افراد کمرو در مقایسه با افراد غیر کمرو زمان بیشتری در فیسبوک میگذرانند و نگرش مطلوبی نسبت به ان دارند (کریم پور و دیگران، 1395).
پرسه زدن و به قولی زندگی در دنیای مجازی، ادبیات نوشتاری خاصی نیز پدیدآورده است. استفاده از شکلک ها و علائم و استعارات، بخشی از ادبیات نوشتاری حاکم بر فیسبوک است که به نوعی به زبان مشترک در بین کاربران این شبکه تبدیل شدهاست. مبتذل نویسی، یکی دیگر از ابعاد ادبیات نوشتاری در شبکه های اجتماعی است. مخاطبان همواره با الفاظ و جملاتی آشنا میشوند که کاربرد آنها در زندگی واقعی، میسر یا شایسته نیست. در واقع ادبیات فیسبوکی، ادبیات سخیقی است که میتواند در پرورش و تعلیم نونهالان و نوجوانان، معضل قلمداد شود (آقازمانی, 1392).
شاید با خود بگوییم این ویژگیها فقط مربوط به فیسبوک نیست. همة شبکه ها درگیر این معایب هستند و فیسبوک هم یکی از همة آنها. اما نکتة مهم همین است؛ فیسبوک به گونه ای مادر تمام این پلتفورمها و شبکه های اجتماعی است. و سال هاست آنقدر گسترش پیدا کرده و دیگر شبکه ها را پوشش داده است که ما به اشتباه برخی از آنها را مستقل از آن میبینیم؛ مثل اینستاگرام و واتس اپ. هنوز طبق آمارهای جهانی فیسبوک بالاترین آمار کاربران را در کشورهای اروپایی و آمریکایی به خود اختصاص داده است.
نتیجه گیری:
اگر خیلی بدبینانه و حداقلی به جریان نگاه کنیم، بین دو نفر که هر دو اعتیاد شدید به فیسبوک داشته باشند و یکی از آنها با اطلاع از تاریخچه، پشت پرده و تاثیرات روانی آن در حال استفاده از فیسبوک است، چند قدم جلوتر از آن فردی است که بدون هیچ گونه اطلاع و آگاهی از فیسبوک و زیر مجموعههایش دچار اعتیاد شده است. که البته همان طور که گفته شد این نگاه، نگاه حداقلی و بدبینانه است. چرا که کسی که آگاه و مطلع است ناخودآگاه یا خودآگاه استفادهاش هوشمندتر و زیرکانهتر خواهد شد. وقتی از معایب و تاثیرات روانی گفته میشود ما نباید اشتباها اینطور برداشت کنیم که باید هرچه سریع تر استفادة خود را به حداقل و سپس به صفر برسانیم. در دنیا و شرایط کنونی نه تنها چنین چیزی امکان پذیر نیست، بلکه درست هم نیست. این به این معناست که ما برداشت صحیحی از پیرامون و شرایط کنونی که در آن هستیم نداریم. امروزه بهترین و منطقیترین راهحل برای گرفتارنشدن در این گرداب، کسب آگاهی، اطلاعات و سواد رسانهای است.
منابع
آقازمانی, ع. (1392). معتادان فیس بوک. تهران: درسا.
بادینر, آ. (1389). چگونه فیسبوک حریم خصوصی را در فضای اینترنت از بین برده است. سیاحت غرب, 20-29.
جلالی, ز. (1396). تبیین جامعه شناختی حریم شخصی کاربران جوان فیس بوک شهر اصفهان.
کریم پور, ک., نجفی, ک., یگانه, ط., & حسنی, ج. (1395). نقش احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی در اعتیاد به فیس بوک. سیاحت غرب.
[1] Face book
[2]Mark Zuckerberg
[3] platform
[4] Big data
[5] Beacons
[6] Coolies
[7] Michel Foucault
[8] Panaptikon
[9] Rayan single
[10] Facebook Addiction
[11] Loneliness
[12] Social Anxiety
[13] Distorted
[14] Shyness