محمدجواد آذری جهرمی آخرین روزهای خود را به عنوان وزیر در وزارت ارتباطات سپری میکند؛ وزیری با رویکردهای متفاوت که با حضورش در شبکههای اجتماعی و ارتباط متفاوتی که تلاش کرد با مردم داشته باشد، طرفداران و مخالفین سرسختی برای خود دست و پا کرد. حالا هم ابعاد مختلف جامعه، نظرات بسیار متفاوتی نسبت به او دارند. واقعیت هم این است که وزیر ارتباطات دولت دوازدهم نقاط موفق و ناموفق مختلفی در کارنامهاش ثبت کرد.
تیک نیوز- به همین دلیل در اواخر مرداد ماه، در عمارت کلاهفرنگی که دفتر کارش است، به سراغش رفتیم تا در مورد همین موضوعات و تفاوت دیدگاهها در مورد عملکردش، از خود وزیر ارتباطات دولت دوازدهم بپرسیم. او در این گفتگو با دیجیاتو، روایت جدیدی از جزئیات ماجرای قطع اینترنت در سال ۹۸ ارائه داد، گفت که چرا رویهی فیلترینگ در کشور تغییر نکرد، از توسعه شبکه ملی اطلاعات تمام قد دفاع کرد و به ناموفق بودن توسعهی اینترنت ثابت در کشور نیز اشاره کرد. در این مصاحبه، در مورد موضوعات مختلف و مهم دیگری نیز با محمدجواد آذری جهرمی گفتگو کردیم. دعوت میکنیم این گفتگو را ببینید و بخوانید چرا که نکات مهمی در لابهلای آن پیدا میشود.
در آبان ۹۸ اینترنت کشور به مدت ۱۰ روز قطع شد. کارشناسان میگویند به صنعت IT روزانه ۲۵۰۰ میلیارد تومان ضرر وارد شد. و مهمتر از آن کاربران زیادی تحت فشار قرار گرفتند. حال و هوای وزارت ارتباطات در آن روزها چگونه بود.
محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات دولت دوازدهم: قطعا تلخترین اتفاق دوران کاری من در کل عمرم مدتی بود که این اتفاق افتاد. در هر حال یک صنعت رو به رشدی را در حوزه ICT داشتیم. مجموعهای پر از انرژی، امید، توانایی و پر از نگاهی روشن به آیندهای که برای خود ترسیم میکردند و میدیدند، در برابر ما وجود داشت. کل اتفاقات آبان ۹۸ یک ضربه بزرگ به کل کشور بود.
بخش زیادی از امیدها ناامید شد، برخی از تردیدهای جدی در فعالین بخش سایه افکند، بسیاری ادامه فعالیتشان را متوقف کردند و شاید تصمیم گرفتند فعالیتشان را در این شرایط ادامه ندهند و بروند، حالا یا مهاجرت کنند یا کسبوکارشان را عوض کنند.
در هر حال این اتفاق ضربات جبران ناپذیری به کشور وارد کرد به ویژه در حوزه ICT، اگر آن اتفاق نبود شاید امروز رشد حوزه ICT بیش از شرایط فعلی بود. سازمان فناوری اطلاعات با برگزاری جلسات و موضوعاتی که داشت از بررسی آمار از تراکنشهای بانکی از حوزه کسبوکارها، از خود اپراتورها. آمارها را جمع کرد و گزارش عمومی منتشر کرد که خسارت وارده به کسبوکارها چقدر بود. این عدد ۲۵۰۰ میلیارد تومان در روز را نمیتوانم تایید کنم.
عددی بود که سازمان نظام صنفی رایانهای منتشر کرد.
کل کسبوکار ICT در کشور ما کل بازارش ۱۰۰ هزار میلیارد تومان است. ۱۰ روزش ۲۵ هزار میلیارد تومان نمیشود ولی قطعا خسارت بزرگی زد. اما من بحث عددی ندارم؛ این موضوع فراتر از اعداد خسارت وارد کرد. آن امید و انگیزه و شور و نشاط بخش و آن حرکت رو به جلو با هیچ سرمایهای قابل تعویض نیست.
این اتفاق باعث شد که آن شور و نشاط بیفتد، تردیدها جایگزین امیدها شود، حرکت رو به جلو با یک کندی مواجه شد. اثرات معنوی خیلی بزرگتر از اثرات مادی بود.
در این موضوع اختلاف نظری نداریم اما میخواستم راجع به کشمکشهای خودتان در آن دوران بدانم.
کشمکش که در هر حال وجود دارد. یک کشور، یک قوه عاقله دارد و یک بخشهایی که هر کدام صحبتهایی راجع به مساله دارند. نهایت قوه عاقله در کشور تصمیم میگیرد که چه اتفاقاتی بیفتد. طبیعتا ما به عنوان مسئول حوزه ICT با هرگونه قطعی و اعمال محدودیت بر ارتباطات کشور مخالفیم، در هر حالت مخالفیم.
اگر ما به عنوان مسئول توسعه ارتباطات و مسئول حوزه ارتباطات خودمان پیش دستانه برویم بگوییم ببندید یا قطع کنید این که نقض غرض است و منطقی وجود ندارد. اگر هم بی تفاوت باشیم نسبت به حوزهمان و بگوییم «حالا یک عدهای قطع کردند و بگذارید قطع باشد، چکار داریم برویم پیگیری کنیم»، این هم باز بی مسئولیتی نسبت به این حوزه است.
بنابراین منطق مساله این است که هر اتفاقی شبیه این رخ دهد، مجموعه ارتباطات کشور همواره مخالف اعمال محدودیتهاست.
با این وجود شما سیبل اول انتقادات بودید به عنوان مسئول ارتباطات کشور.
بنده وزیرم و باید پاسخگو باشم. برای همین هم از مردم عذرخواهی کردم. چون اتفاقی افتاد، خارج از اراده حوزه ارتباطات بود. در هر حال کشور به لحاظ شرایط امنیتی به وضعیتی رسیده که شورای عالی امنیت ملی اختیاری را تفویض میکند به «شاک» که شما تصمیم گیری کنید و تمام مسئولین امنیتی کشور در شاک جمع میشوند و تصمیم میگیرند این اتفاق بیفتد. در این جلسه ما نبودیم، یعنی وزارت ارتباطات نه دعوت بوده نه حضور داشته. دستور میآید این باید قطع شود. به هر حال در چارچوب مساله، آن طرفش را هم ببینید که اگر دستور اجرا نشود، تبعات و مسئولیتها و عوارض هم قانونی و هم اجتماعی برای کشور دارد.
به هر حال ما یک تعدادی از شهروندان را از دست دادیم در این اتفاق تلخ و خانوادههای بسیاری داغدار شدند. مسئولین امنیتی جمعبندیشان این بوده که اگر اینترنت برقرار میبود این آمار بالاتر میرفت و خانوادههای بیشتری داغدار میشدند و کشور به شرایط ناپایدارتری نسبت به آن وضعیت میرسید. خب در هر حال قانون چنین اجازهای به آنها داده و در هر کشوری قانون است که حکمرانی میکند و مسئولیتها را مشخص میکند.
بنده به عنوان مسئول ارتباطات در آن ایام تلاش کردم که آن اتفاق رخ ندهد. در هر حالت این وضعیت رخ داد و این دستور صادر شد و این اتفاق افتاد و بعد هم مرتبا پیگیری میکردم؛ اینها سوابقش موجود است.
ما پیگیری کردیم، بالاخره در جمعی که مسئول بودند برای این حوزه تصمیم گیری کنند یک نگاههایی وجود داشت که مثلا تا ۱۶ آذر هم اینترنت قطع باشد و بعد از آن هم قطعی اینترنت ادامه پیدا کند. اما در هر حال آن جمعی که تصمیم گرفته بود اینترنت قطع شود با توجه به پیگیریها و جمع بندیها و شرایطی که وجود داشت تصمیم گرفتند در آن تاریخ باز شود. یعنی با رفع شرایط تصمیم گرفتند اینترنت را باز کنند و دستور دادند به باز کردن.
ما تا آن جایی که به لحاظ کارشناسی و ظرفیت پیگیری که داشتیم، پیگیری کردیم اینترنت قطع نشود و بعد هم که این اتفاق افتاد، پیگیری های مکرر داشتیم تا این اتفاق رفع شود. هر چند که در هر حال پاسخگوی این حوزه در کسبوکارها وزارت ارتباطات بود. ما همان ایام توضیح دادیم به مردم و عذرخواهی کردیم و توضیح دادیم شرایط چیست و وضعیت ما چیست و پیگیری کردیم. و در برابر این مواجهات شرایط دشواری بود. به لحاظ بینالمللی خب طبق فرایندی که همواره دولت آمریکا دارد که ظالمه و خصمانه است با کشور ما، بنده را در لیست تحریم قرار داد. البته چیز مهمی برای من نبود اما خب به لحاظ تبعات بینالمللی یک چنین اتفاقی افتاد.
به لحاظ داخلی یک عدهای میگفتند شما دیر قطع کردید و شما باید از چهارشنبه اینترنت را در کشور قطع میکردید. اینها مباحثی است که وجود دارد. فقط هم به حد همین مسائل رسانهای نکشید، موضوعاتی در رابطه با این مساله مطرح کردند که اصلا کل این فضا و اتفاقات به خاطر این بوده که وزارت ارتباطات دیر قطع کرده و دستورات لازمه را توجه نکرده و امثال این صحبتها. یک عدهای هم بودند در زمانی که ما پیگیری میکردیم می گفتند شما چرا پیگیری میکنید که وصل شود!
یعنی ما در یک مواجهه چندگانه بودیم. فشار دشمن که همواره هست. فشارهای بخش جای خودش که اثرات جبران ناپذیری گذاشت، مطالبات مردم هم جای خودش؛ هر چند که بحث مردم یک اثرات مقطعی میگذارد اما روی بخش ما اثرات دائمی میگذارد یعنی اثرات بسیار ماندگاری را در این بخش دارد. یک فضای چند بعدی بسیار دشوار و طاقت فرسا… بیش از آن تصوری که در ذهن شما هست. به هر حال کل این پدیده برای کشور بسیار آثار بدی داشت. در بخش ما هم بسیار آثار بدی را برجای گذاشت. امیدوارم هیچ وقت یک چنین شرایطی رخ ندهد؛ نه کشور با چنین پدیدهای مواجه شود نه بخش ما با چنین مسالهای مواجه شود.
خیلی زمان تلخی بود. قطعا برای مردم فکر میکنم تلختر از شما هم بود. شما همان موقع ویدئو دادید عذرخواهی کردید و با یک بسته یک گیگابایتی خواستید جبران کنید. اگر الان برگردیم دوباره آن کار را میکنید؟
ما بسته یک گیگابایتی ندادیم. اپراتورها برای این که در هر حال در SLAشان سطح ضرری را به مشتریانشان وارد کردند طبیعتا طبق مصوبات کمیسیون تنظیم مقررات و سطوح SLAشان باید به مردم خسارت پرداخت میکردند و آنها خسارتشان را پرداخت کردند. حالا طبیعتا در آن شرایطی که ناراحتی عظیم وجود داشت، یک تعبیری از این مساله شود که آمدند چیزی بدهند که رفع کنند، اما این مسئولیت است.
اما این اصل مساله را بپذیرید که خود این در آن زمان و در آن اتمسفر بررسیش، بررسی تلخی است ولی در این شرایط به آن نگاه کنید مفهوم این مساله این بود که ما مسئولیت پذیرفتیم و ما خودمان را مسئول میدانیم. خیلیها میتوانستند هیچ توجهی نکنند و عذرخواهی هم نکنند و بگویند به ما چه ربطی دارد؛ قطع شده دیگر.
ما هم عذرخواهی کردیم و هم وقتی که میآییم جریمه میدهیم یعنی این که خود را مقصر میدانیم که جریمه میدهیم. یعنی کل بخش خودش را در قبال مردم مسئول میداند و جریمه پرداخت میکند. اصل اتفاق این است.
حالا یک موقعی فضا فضای ناراحتی و عصبانیت است و حق هم با مردم است. به هر رفتاری ممکن است اعتراض کنند، طبیعتا ما ناراحتیهای مردم و تمام آن مسائل را حق آنها میدانستیم و ناراحت بودیم از آن شرایط. و فشار به ما میآمد این که مردم ناراحت و عصبیاند. خیلی شرایط بدی بود انصافا. بنابراین از این که از این مساله یک تفسیر بد شود تقصیر مردم نیست. اما شما هم بپذیرید که در این شرایط ما هم تلاش کردیم که اینها را تثبیت کنیم به عنوان یک مفهوم. مفهومی که ما خودمان را مسئول میدانیم، ما خودمان را در این شرایط مقصر میدانیم. میتوانستیم رفع تکلیف کنیم و بگوییم شرایط اضطراری به وجود آمده و در کشور هم اعلام کردند که شرایط امنیتی است و به ما ربطی ندارد.
این مسیر و شرایط تلخی است که هر کسی میتواند در آن قرار بگیرد و ما قرار گرفتیم و بسیار برایمان تلخ بود. در هر حال تلاش کردیم با مردم صادق باشیم، واقعیت را بگوییم، عذرخواهی کنیم، خودمان را مقصر بدانیم و بابت آن جریمه بدهیم. حالا یکی میگوید ۱۰روز قطع کردید و بسته جبرانی دادید که… در هر حال این هم برداشتی است. ولی اصل مطلب یک موضوعی بود که در جای خودش، با سایر رخدادهایی که در چنین شرایطی در کشور رخ داده است جای بررسی دارد.
اواخر سال ۹۸ بود که در فرآیند پرتاب ماهواره ظفر، به علت این که به سرعت کافی نرسید در مدار قرار نگرفت و منفجر شد. همان روزها سپاه یک موشک را با موفقیت پرتاب کرد. آیا این قدر ناهماهنگی بین نهادهای حاکمیتی وجود دارد که این تبادل دانش بینشان رخ نمیدهد؟
ماهواره که ماهواره است و فرقی نمیکند. بحث بحث پرتابگر است. خب در برنامه جامع فضایی کشور که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده، بین هر کدام از دستگاهها برای این که یک حرکت کلی رو به جلو است و تقسیم مسئولیت شده یک وظایفی دارند. ماهواره که خودش موجود اکتیو برای ایجاد سرعت نیست. نهایتش یک تراستر دارند برای تنظیمشان در مدار که اگر وقتی در مدار دچار لرزشهایی شدند، یا برخی تراسترهایی دارند برای انتقال مداری که حالا آن در ماهوارههای بزرگتر دیده میشود. آن چیزی که باید به سرعت برسد، ماهوارهبر است و وظیفه تولید ماهوارهبر طبق برنامه جامع فضایی بر عهده وزارت دفاع است و وزارت دفاع ماهوارهبر توسعه میدهد.
حالا سپاه هم موازی با وزارت دفاع یک برنامه، البته برنامه ما صلحآمیز است و در رابطه با موضوعات غیرنظامی و دفاعی است. اما سپاه تکلیفی ندارد از برنامه ما تبعیت کند و میتواند برنامه نظامی و دفاعی خود را پیش ببرد. یعنی این که میگویم موازی معنی بدی ندارد و آنها ماموریتهای خاص خود را دارند و میتواند کار خودش را انجام دهد. ما یک وظیفهای داریم در حوزه برنامههای صلحآمیز برای بهره برداریهای علمی و تجاری و اقتصادی از صنعت ماهواره. در آن برنامه بحث ماهوارهبری که ماهوارههای ما را در مدار قرار میدهد وظیفهش برعهده وزارت دفاع است. پس موازی بودن برنامه سپاه با برنامه ما هیچ تعارضی با هم ندارد، او یک اهداف دیگری دارد ما یک اهداف دیگری داریم.
تکنولوژیشان به نظر خیلی شبیه به هم است.
بله تکنولوژی شبیه به هم است ولی در برنامههای کشورهای مختلف به لحاظ کاری، حتی مجریش هم یکی است. حتی وزارت دفاع میتواند توسعه دهد و در اختیار سپاه قرار دهد. همان طور که بسیاری از سلاحهای مورد استفاده سپاه را وزارت دفاع تولید میکند. هماهنگی این مساله با دولت نیست، طبیعتا در حوزه نیروهای مسلح، برنامهریزی و حرکت با مدیریت ستاد کل نیروهای مسلح پیش میرود. این ستاد ترجیحاش بر این است که چند حوزه کار شود، وزارت دفاع کار خودش را کند و مجموعه هوافضای سپاه هم کار خودش را بکند.
به لحاظ تکنولوژی هم اینها خیلی با هم متفاوتند. یعنی ماهوارهبر سیمرغ که در مدار ۵۰۰ کیلومتری میرود و تا ۲۵۰ کیلوگرم میتواند پیلود را در مدار قرار دهد و با ماهوارهبری که برادران سپاه تلاش کردند ماهوارهای را در مدار قرار دهند به شدت به لحاظ تکنولوژی با همدیگر متفاوت است. کلاس تکنولوژیشان با همدیگر یکی نیست. خب در هر حال سپاه تصمیم گرفته در حوزه برنامه دفاعی برود در حوزه ماهواره کار کند و مجوزهایش را هم گرفته و کار خودش را هم کرده. اما هم تکنولوژی ساخت ماهواره و هم تکنولوژی پرتابگر وزارت دفاع کاملا متفاوت است. خب سپاه موفق شد و این یک موفقیت بزرگ بود. خیلی هم خوب بود و گام اولی که برداشت در این حوزه گام موفقی بود. قبلا هم در این مدار و در این لایهها با ظرفیتهای بالاتری، در واقع سازمان فضایی موفق شده بود کار را با وزارت دفاع پیش ببرد.
یعنی در مدار ۲۵۰ کیلومتری با وزن ۱۰۰ کیلوگرم ماهوارههای موفقی را در مدار قرار داده بودند. اما در این دوره به هر دلیل بحث پرتابگر با مشکلاتی مواجه شد و طبیعی بود که وزارت دفاع چندتا تست انجام داد، ۴ تا ۵ تا تست انجام داد با ماهوارهبر سیمرغ که موفق نبودند. اینها هم فرایند رشد و بلوغ مساله است. قبلا هم همین بود.
به هر حال اینها موازی کاری نیست، تبادلهای علمی هم بین اینها وجود دارد، خیلی همگرایی هم وجود دارد و از ظرفیت هم استفاده میکنند. ۲ مرحله از ماهوارهبر سپاه از سیستمهای تولیدی وزارت دفاع استفاده میکرد در همین پرتابگری که موفق شد ماهواره را در مدار قرار دهد. ۲ مرحله اولش را از ظرفیتهای علمی وزارت دفاع استفاده کردند و مرحله سوم را خودشان توسعه دادند. اینها همواره با هم در تعاملند اما خب این مسالهای که شما تصور میکنید که ۲ جبهه متفاوت از هم وجود دارد و آن رفت موفق بود…
در آن دوران، ماجرای لباس فضانوردی که توییت کردید هم خیلی سر و صدا کرد.
اشتباهی بود که تیم سازمان فضایی ما انجام داد. یعنی بحث ما بر این بود که ما یک مسیر پیش رو را بیاییم ترسیم کنیم. طبیعتا در حوزهای وقتی چشماندازها روشن میشود، مسیر حرکتی تسهیل میشود.
شما مثلا میگویید در حوزه استارتاپی میخواهم یونیکورن داشته باشم. وقتی چنین حرفی میزنید تمام ابزارها و ادوات را هماهنگ میکنی به سمت آن هدف و حرکتی که میخواهی پیش ببری. در برنامه فضایی کشور طبیعتا هدفگذاری بالاتر از ظرفیتی است که امروز داریم. هدفگذاری میکنیم که میخواهیم در حوزه فضانوردی و استقرار در ایستگاههای فضایی کار کنیم. بحث این جا این بود که ما نمادسازی کنیم برای این. دوستان سازمان فضایی گفتند که ما یک لباس فضایی داریم که تولید ایران است و میتوانیم کار کنیم، به نمایش بگذاریم و نماد یک حرکت رو به جلو است. خب این اتفاق افتاد، من چون مستندی نداشتم در رابطه با این که، چون با قطعیت به من گفتند که لباسهای خودمان است که خودمان رفتیم نمونهاش را درست کردیم.
من آن جا نیامدم بنویسم لباس ایرانی فضانوردی، نوشتم لباس فضانوردان چون خودم دودلی نسبت به مساله داشتم و خب افکار عمومی در این مساله خیلی قویتر از ما بود. حتما این اشتباه بزرگ بود که دوستان ما در سازمان فضایی کردند که البته مسئولیتش با من بود. من هم عذرخواهی کردم بعدش و پاک هم کردم مطالبی را که در شبکههای اجتماعی گذاشته بودم. به نظرم اصل مطلب که یک دورنما ترسیم کنیم کار درستی بود اما در هر حال جا داشت که بررسی بیشتری میکردم. درسی بود برای خود ما و دوستانمان و لازم بود عذرخواهی کنم که عذرخواهی هم کردیم.
شما یکی از فعالترین وزرا در توییتر بودید در طول سالهای گذشته و خیلی خوب فرهنگ سوشال نتورک و قلقش دستتان آمد و ارتباط خیلی خوبی توانستید با مخاطبان بگیرید. آیا شما چیزی به اسم ارتش سایبری را تایید میکنید؟ آیا واقعا اکانتهایی وجود دارند که از بودجه نهادهای حاکمیتی استفاده میکنند برای این که به نوعی کنترل فضا را در دست بگیرند؟
من نمیدانم ارتش سایبری چی هست یا نیست، وجود داخلی دارد یا ندارد. چون ارتش معنا دارد. یک کلمهای در واقع هست که یک مفهوم نظامی را منعکس میکند و یک مفهوم سازماندهی حاکمیتی برای مساله را. گروههایی از همه ابعاد در فضای مجازی سازماندهی شدهاند؛ منافقین از آلبانی گروههای سازماندهی شده دارند، اکانت دارند، برنامهریزی دارند حرکت میکنند و شروع میکنند به پروپاگاندا کردن یک موضوع. عربستان سعودی گروهی دارد و رسما هم اعلام میکند مرکزی دارد به اسم مرکز اعتدال که هم پایش میکند و هم عملیات سایبری میکند. برخی از حرکاتش را در شبکههای ماهوارهای پیش میبرد با ایران اینترنشنال سعی میکند اثرگذاری کند در حوزه فارسی زبانان. در فضای مجازی هم این کار را انجام میدهد یعنی میآید متقابلا شروع میکند به کار کردن.
خب ایران هم تلاش کرده تا این کار را انجام دهد. ما العالم را داریم، طبیعتا در فضای مجازی هم متناسب با آنها و مطابق با ساختاری که آنها برخورد میکنند ایران هم متناسب با آن عکسالعمل نشان میهد.
در داخل هم گروههای سازماندهی شده هستند نه این که نیستند. شما می بینید از موضوع توییت های ۴۰ تومنی اسنادش را منتشر کردند که این گروهها سازماندهی شده پروژه می گیرند شروع می کنند به عملیات روانی علیه گروههای دیگری!
برخی از این گروهها انگیزه های مالی دارند، گروههای سازماندهی شدهای هستند که با هم دیگر یک اکیپ هستند و طبیعتا میروند از یک سازمانی پول میگیرند و شروع میکنند به پروپاگاندا کردن یک مساله به صورت رسانهای. برخی از آن ها هم هستند که انگیزه های مالی ندارند، شاید انگیزه های اعتقادی داشته باشند، خودجوش یا سازماندهی شده احساس می کنند که در عرصه دفاع از اعتقاد خودشان و ارزشهای خودشان باید بیایند شروع کنند نسبت به یک موضوعی عکس العمل نشان دادن.
اینها یک چیز پنهانی نیست، می توانیم ببینیم. یعنی تبارشناسی گروههای فعال در عرصه توییتر خیلی چیز پیچیدهای نیست. یعنی شما میبینید یک ترندی با ۴۰ هزار توییت ترند یک توییتر است اما اگر از من و شما بپرسند مساله چیست که در توییتر فعالیم نمی دانیم مساله چیست؛ اما آن موضوع برای خودش ترند است!
این روشن است که گروه های سازماندهی شدهای هستند برخیشان نیروهای انسانی هستند و برخی هم رباتند و مکررا هم مطالبشان بیرون آمده. بله وجود دارند حالا این که شما بفرمایید این ها سازماندهی شده گروه هایی در کشور هستند و حاکمیت از اینها حمایت میکند و به عنوان یک راهبرد حاکمیتی است یک بحث متفاوتی است. اما این گروهها هستند. گروههایی از مخالفین نظام و براندازها، دول مرتجع منطقه که دنبال ضربه زدن به ایران هستند، گروه های سیاسی داخلی هم هستند بعضیها با پول بعضیها هم انگیزشی؛ حمایت میکنند، تخریب میکنند، فعالیت میکنند. مگر روزنامه های کشور همین کار را نمیکنند؟ شما مثلا الان یک روزنامه ایکس که متعلق به جناح فلان است، وقتی میروید منابع مالیاش را نگاه می کنید میبیند منابع مالیاش را جناح ایکس یا نهاد ایگرگ تامین میکند. این روزنامه و آن سایت هم صبح تا شب از مخالفین سیاسی خودش انتقاد میکند.
حالا فضای توییتر هم فضای رسانه است دیگر، یارکشی می کند، سرمایه گذاری میکند و در واقع کار میکنند تا مطالب خود را پیش ببرند. این مساله برای ساکنان توییتر از همه چیز روشن تر است. وقتی یک حرکت انجام میشود و سه چهارتا شروع می کنند با همدیگر یک حرفی را زدن، همه میدانند پشت این یک داستانی است که یک موضوعی سازماندهی شده یک حرفایی را بزنند. حالا مردم می شنوند و قضاوت میکنند.
چیزی که در کشور داریم فقدان درک رسانهای مناسب مسئولین کشور از این فضای رسانهای است. یعنی حالا یکی میرود گزارشی می دهد به مسئول بالادستی که ببین ترند یک توییتر شده است. خب حالا برو بشو ترند یک توییتر چه اثری دارد؟ یا این که یکی یک توییت زده و یک انتقادی کرده از مسئولی و ۵ نفر هم روی آن کامنت گذاشتند. این فکر میکند الان همه جامعه درگیر این مساله هستند و موضوع یک جامعه است. این جناح بندی و فعالیت رسانهای در فضای مجازی یک چیز طبیعی است و نکته منفی نیست. دیگران دارند، در خارج از کشور، داخل کشور هم ممکنه وجود داشته باشد. نحوه مواجهه مسئولین با آن اتفاقاتی که ترند میشود در فضای مجازی مساله است. آن درک مساله است. این درک نیست. یک عده می روند مسئولین مملکت را تیغ میزنند که بیا برات ترند میکنیم و به هر حال از آنها پول می گیرند و یک کاری را انجام میدهند.
یک عدهای می روند یک اتفاق کوچک را به عنوان کل ظرفیت فضای مجازی به طرف مقابلشان جا میاندازند که کجا نشستی همه کشور رفت ببین اینها در برابر این مساله چه گفتند. ثمراتش می شود همین اتفاقات ناشیگری که خیلی از مسئولین و حوزه های روابط عمومی و جاهای مختلف در فضای مجازی در مواجهه با مردم دارند. درک درستی از این فضای مجازی ندارند. فکر می کنند اگر ۴ تا هشتگ و مطلب درآمد این شده یک پیوست رسانهای خوبی که ما خوب جا بیفتیم. نه.
یک جاهایی درک مسئولین ما باعث میشود جریان سازی و موج هایی که افرادی علیه آن ها درست می کنند، من الزاما نمی گویم از خارج کشور، خارج کشور که الی ماشالله شاهدش هستیم، در داخل کشور علیه یک مثلا نهادی، دستگاه اجرایی یک فردی آغاز می شود، عکس العمل آن فرد دقیقا بازی کردن در پنل طرف مقابل است. اینها ناشی هستند در استفاده از ظرفیت فضای مجازی.
یا یک عبارت دیگری دارم که شاید بهتر باشد، اعتماد به نفس در حضور در فضای مجازی ندارند، همواره بازنده بالقوه هستند. یعنی در این فضا هر وقت هم حضور پیدا میکنند یک بازنده تمام معنا هستند. این اشکال وجود دارد. و الا مگر حضور ساماندهی شده در فضای رسانهای کشور نداریم؟ مگر در صدا و سیما نداریم؟ صدا و سیما تصمیم میگیرد امروز یک دستگاهی را تخریب کند. صبح که اراده میکند رگباری از همه بخشها، در اخبارش و سایر بخشها خبر منفی میدهد. مجریهایش را هماهنگ میکند، توجیه میکند یک کاری بکنند. یک حمله سازماندهی شده علیه یک موضعی را پیش میگیرد. اصلا رسانه همین است. مساله این است که مواجهه شما با آن مساله چیست؟ درک شما از آن پدیده چیست؟ ما این را در مسئولین و دستگاههای اجرایی کشور کم داریم، این مساله است. فضای رسانهای نوین را خیلی خوب نمی شناسیم. این مساله اساسی است. به نظرم جای سوال شما اگر عوض شود که چکار کنیم که مسئولین کشور بتوانند ارتباط مناسبتری برخورد کنند، عکس العملهای بهتری را نشان دهند.
چکار کنیم؟
بروند یاد بگیرند. اولین مساله این است که فضای مجازی را به رسمیت بشناسند. اصلا در این فضای رسانهای ادمین داشتن معنی نمیدهد. سوشال مدیا مال توی مسئول است، دست تو است و الا بنویس دفتر فلانی، چرا اسم خودت را روی آن میگذاری؟ این اصل اول است. در سوشال مدیا اگر شما حضور داری باید خود خودت حضور داشته باشی نه یک روح مرده در دست دفتر و تیم رسانهای که بیایند یک کاری کنند بعد هم بگویید حالا یک مطلبی زده شده است. اگر نمیخواهید بیایید نیایید، چه اصراری دارید حضور پیدا کنید؟
شبکه اجتماعی برای خود شماست. یک واقعیت منطقی دارد، شما باید آن چیزی که در باطن خودت هستی بیاوری در فضای مجازی هم متناسب با آن برخورد کنید. نمیتوانید تصویری درست کنید که موهوم و غیرواقعی باشد و با واقعیات شما در تضاد باشد. در این عرصه مردم خیلی زود مچ شما را میگیرند.
امروز اینترنت کشور نسبت به سال ۹۶ که شما فعالیت خود را شروع کردید فضای فیلترشدهتری دارد. تلگرام، کلابهاوس، ویز، سیگنال و … . شما همیشه گفتید فیلترینگ در حوزه اختیارات شما نبوده و وزارت ارتباطات هم یک رای در در کمیته فیلترینگ دارد. چرا در طول این سالها در حالی که مجلس دهم به نسبت با دولت همراه بود، تلاشی برای تغییر ساز و کار فیلترینگ در کشور نشد؟
این چیزی که شما میفرمایید که فضای فیلترشدهتری وجود دارد با حس مردم حس یکسانی نیست. استفاده مردم از این فضا به مراتب بیشتر شده است. خیلی از اینهایی هم که گفتید در این دوره نبوده. نه ویز در دوره ما فیلتر شد، بلکه ویز تحریم کرد ایران را و آی پی های ایران را بست. سیگنال در دوره ما فیلتر نشد اصلا مصوبهش برای دوره ما نبود و در واقع پس از آن اتفاقی افتاد در زمان اخباری که مربوط به واتساپ بود و عدم امنیت واتساپ این مساله دوباره تشدید شد.
بله تلگرام این اتفاق برایش افتاد، در دوره ما افتاد، البته چارچوبهایش مشخص بود، مصوباتش روشن بود، دستورش روشن بود که از چارچوبی دارد صادر میشود. پس این تصویری که شما ترسیم میکنید تصویر درستی نیست. حس واقعی مردم نیست. همین مجلس را ببینید، تعداد نمایندگان مجلس قبلی که در فضای توییتر فعال بودند با مجلس فعلی که در فضای توییتر فعالند. تعداد مسئولین تراز اول کشور را در فضای انتخابات، رئیس جمهور جدید در صحبتهایش گفت که من ۲ میلیون فالوئر دارم. یعنی حضور پیدا کردند. رئیس جدید قوه قضاییه شما میبینید در گام اولی که حضور پیدا کرده میآید، خودش هم در فضای شبکههای اجتماعی فعال است، هم در اینستاگرام هم در توییتر.
تعداد مردم هم ببینید فعالیت در شبکههای اجتماعی به مراتب افزایش پیدا کرده است. اگر میخواهید با حس واقعیت ببینید باید این گونه قیاس کنید.
نکته بعدی در رابطه با اینها این است که چرا در مجلس قبلی ساز و کار فعلی دیده نشد؟ ما یک قانون داریم، قانون جرایم رایانهای. قانون جرایم رایانهای در واقع یک کارگروه دارد که ۱۲ عضو دارد. با این که وزارت ارتباطات یک رای دارد، هیچ رایی به محدودیت ابزارهای مورد استفاده گسترده مردم ندادیم. دستگاه قضایی اختیار خودش را دارد. هم قانون اساسی به آن اختیاراتی داده هم قانون مجازات اسلامی و سایر قانونهای مصوب مجلس در این حوزه به آن اختیاراتی داده است. دستگاه قضایی تصمیم گرفت حکم دهد به فیلتر تلگرام. ابلاغ هم کرد به اپراتورها که بروید و ببندید. دستگاه قضایی تصمیم گرفت در برابر تخلف اپراتورها در برابر بستن کلابهاوس و آمدن دولت برای جریمه آنها بیاید حکم دولت را باطل کند. در دیوان عدالت اداری ایراد بگیرد به حکم صادره دولت و حکم صادره دولت را باطل کند. این یعنی چه؟ یعنی ادامه همین اختلال.
دستگاه قضایی به شکایت دولت و وزارت ارتباطات برای مدیران اپراتورها برای اختلال در نرم افزار کلابهاوس رسیدگی نکرد و نتیجهاش برای ما روشن نیست. یعنی شکایت ما مانده و مرور زمان به آن خورده است. خب پس آن اختیاراتی دارد. استقلال قوا در این کشور به رسمیت شناخته شده چه در قانون اساسی و چه در ساختارهای دیگر. قانون جرایم رایانه ای را تغییر دهیم به چه عنوانی؟ به سمت چه مسالهای برویم تغییرش دهیم؟ به سمتی که حالا اصلاح شود و بگوییم اختیار با وزیر ارتباطات است. اختیار با کارگروه هم نیست، دستگاه قضایی هم حق ندارد. حالا شما اصلا فکر کنید لایحهاش در دولت به تصویب برسد. مطابق با قانون اساسی لوایحی که دولت میدهد در حوزه قضایی، شورای نگهبان اگر این لایحه حتی برود در مجلس تایید شود اما تاییدیه قوه قضاییه را نداشته باشد، تبدیل به قانون نمیکند. لایحه باید برود در قوه قضاییه رسیدگی شود. و قوه قضاییه نظر مثبت نسبت به آن داشته باشد. لایحه دادن ما در حالی که سیاست دستگاه قضایی مخالفت با این مساله است، گرهای از مشکلات حل نمیکند.
فقط این که من بگویم میخواهم، از سر خودم باز کردم و یک لایحه دادم. ما آن زمان هم آمدیم به مجلس گفتیم در لایحه دست ما بسته است. شما میخواهید طرح دهید مجلس دهم بیاید طرح بدهد. اگر فکر میکنید باید اختیار را بدهید وزیر ارتباطات خب اشکالی ندارد، طرح بدهید اختیار را بدهید وزیر ارتباطات.
نتیجه این صحبت چه شد؟
نتیجه صحبت این شده که الان مجلس فعلی طرح داده به اسم طرح صیانت، همان اختیارات رئیس جمهور را گرفته و داده است به مجموعهای که فراقوهای است. یعنی وزیر ارتباطات را که به صورت کلی حذف کردند، اختیارات رئیس جمهور را هم الان گرفتند و به جای دیگر دادهاند. این هم نتیجه طرح است. مجلس قبلی هم ورود نکرد، هر چند جلساتی را گذاشتند با ما هم صحبت کردند، از کمیسیون فرهنگی از کمیسیونهای دیگر، از فراکسیونها با ما صحبت کردند منتها نتیجه منجر به این که طرح بدهند در مجلس رسیدگی کنند که اختیارات را منتقل کنند به وزیر، یک چنین مسالهای را پیش نبردند.
بنابراین قانون الان قانون روشنی است. ۶ رای دولت دارد، ۶ رای غیردولتیها دارند و دولت در حال حاضر این قدر رای دارد که بتواند جلوی یک پدیدهای را در کارگروه بگیرد. اما طبق قانون اساسی دولت توان محدودسازی قوه قضاییه را ندارد. نه در ایران، شما ببینید آقای ترامپ دستور اجرایی میدهد فلان اتفاق بیفتد، یک قاضی جلوی آن را میگیرد. دستور اجرایی رئیس جمهور آمریکا را لغو میکند. خب حالا این جا هم این قدرت را قاضی دارد. قاضی اختیار دارد این کار را انجام دهد، قانون چنین اختیاری را به وی داده. من مجددا عرض میکنم، من به عنوان وزیر، اگر وزیر هستم براساس قانون وزیر هستم. باید به قانون احترام بگذارم.
بنابراین چارچوبش روشن است. حالا این که دولت لایحهای دهد بدون آن که قوه قضاییه آن را تایید کند و صحه بر آن بگذارد، در مجلس حتی اگر تصویب هم شود در شورای نگهبان رد میشود. اختیار نمایندگان در دادن طرح باز بود، نمایندگان مجلس قبل علی رغم پیگیریهایی که داشتند خب دوباره مواجه با همین مساله بودند. حالا اختیار را بدهیم به وزیر ارتباطات، آیا میتوانیم کاری کنیم که دوباره قوه قضاییه و قاضی نتواند حکم دهد یک چیزی را فیلتر کند؟ خب چطور میخواهید جلوی این را بگیرید؟ عملا یک چنین چیزی امکانپذیر و اجرایی نبود که بخواهد چنین چیزی اتفاق بیفتد.
به طرح صیانت اشاره کردید در صحبتهایتان، شما در طول این سالها همواره از «شبکه ملی اطلاعات» دفاع کردید و نسبت به استفاده از الفاظی مثل «اینترنت ملی» به شدت انتقاد کردید. آیا با اجرای «طرح صیانت» ما نهایتا با «اینترنت ملی» مواجه خواهیم شد؟
آنهایی که از شبکه ملی اطلاعات به اسم اینترنت ملی یاد میکنند و دارند اهداف قطع ارتباط با دنیا را پیش میبرند، خائن به کشور هستند
ببینید شبکه ملی اطلاعات و اینترنت ملی دو معنی هستند در تعارض مفهومی و معنایی با همدیگر. من بارها گفتهام آنهایی که از شبکه ملی اطلاعات به اسم اینترنت ملی یاد میکنند و دارند اهداف قطع ارتباط با دنیا را پیش میبرند، خائن به کشور هستند. ما در توصیههای رهبر معظم انقلاب یک چنین مفهومی نمیبینیم. ایشان همواره که از فضای مجازی صحبت می کنند، فرصتها و تهدیدهایش را بر میشمارند و توصیه میکنند به استفاده از فرصتهایش. بروید تبلیغ کنید، بروید کلام حق را برسانید، بروید از این فضای بی نظیر استفاده کنید. تهدیدهایش را هم میگویند که قتلگاه جوانان است. بالاخره مباحث مربوط به تهدیداتش را هم مطرح میفرمایند. یا ایشان گلایه میکنند که این فضای مجازی رها است.
البته عرض میکنم عدهای در داخل یک چنین دیدگاهی دارند که اصلا ما چرا اینترنت توسعه دهیم؟ اینترنت را باید ببندیم. خب یک عدهای در داخل کشور هستند ولی اثرگذار نیستند. همواره چنین نظری دارند و صحبت هم میکنند. اینترنت جاسوس و اینترنت فلان، اینها الفاظی است که ما شنیدیم. نفس اینترنت را جاسوس و مخرب میدانند برای کشور. خب این نگاه هم در کشور وجود دارد. مثل خیلی از دیدگاههای مختلفی که ما یک سری نگاههای خیلی بسته در داخل کشور داریم. مگر در مقولههای دیگر ما با چنین موضوعاتی رو به رو نیستیم؟ خب یک عدهای هستند که بالاخره چنین دیدگاه هایی را دارند و چنین حرفهایی میزنند.
یک سندی وجود دارد به اسم سند شبکه ملی اطلاعات. شبکه ملی اطلاعات یک خدمتی که روی آن ارائه میشود اینترنت است. این سند هم هست، مصوب هم هست و انتشار عمومی پیدا کرده است. هدف شبکه ملی اطلاعات قطع اینترنت نیست.
ولی داریم میبینیم که الان ابزارش آماده شده است.
اصلا یک چنین دیدگاهی که شما مطرح میکنید نیست. شما یک نشریه تخصصی هستید، تخصصی روی بند بند موضوع ببینید و بررسی کنید. ما شبی که دیجیتال اوشن نامه زد به کاربران ایران و کسبوکارهای ایرانی که بروید بیرون و من به شما خدمات نمیدهم، روزی که کلاود فلر ارائه خدمات ابری را به شرکتهای ایرانی متوقف کرد، روزی که بسیاری از دیتا سنترها ارائه خدمات به ایرانیها را محدود کردند، ایمیل زدند به ایرانیها، گیتهاب و بسیاری از اینها شروع کردند به بستن اکانتهای ایرانیها. مواجه بودید یا نبودید؟ پاسخ شما به من وزیر ارتباطات چیست؟ وزیر ارتباطات تو چه کار میکردی وقتی این اتفاقات رخ میداد؟ نمیگفتید چرا از کسب و کار من حمایت نکردی؟
شما خودتان اگر وب سایتتان روی کلاود فلر بود، که بود، و روزی که به شما ایمیل زدند که بروید بیرون، اگر خدمات داخلی فراهم نبود چکار میخواستید بکنید؟ فحش به آمریکا می دادید یا بد و بیراه به من میگفتید؟
طبیعتا ترجیح ما این بود که تحریمها وجود نداشته باشد. ولی در رابطه با اهمیت شبکه ملی اطلاعات…
ببینید شما که در یک فضای رئالیزم عالی همه چیز خوب که زندگی نمیکنید. من وزیر ارتباطات در شرایطی زندگی میکنم که دنیای سیاست خارجی و دنیای قدرت و دنیای زورآزمایی است؛ استکبار جهانی و فعالیتهای منطقهای جمهوری اسلامی که اختیاراتش با من نیست. من با پدیدهای مواجهم در این شرایط، که باید این اقتصاد را رشدش دهم. من بایستی این تهدیدات را در کنار خودم فرض کنم.
چگونه است وقتی اینترنت قطع میشود میگویید وزیر ارتباطات تو مسئولی و من هم میگویم بله من مسئولم. الان به من نمیگویید چرا تدبیر نکردید؟ شما روزی که اپل شروع کرد به حذف اپلیکیشنهای ایرانی از گوشیهای خود یا گوگل شروع کرد به حذف اپهای ایرانی از گوشیهای اندروید، چه جوابی داشتید به من بدهید؟ به من چه میگفتید؟ مطلب مینوشتید و انتقاد میکردید از من، از دولت که چرا این اتفاق افتاده است؟
شبکه ملی اطلاعات مفهومش قطع ارتباط نیست. استقلال معنیاش قطع ارتباط با دنیا نیست. ما در کشور یک ظرفیتی را داریم که خدماتی را ایجاد کنیم. این را به صراحت به شما عرض میکنم، حرکتی که گوگل آغاز کرد با فشار آوردن برای حذف اپلیکیشنهای ایرانی چه زمانی متوقف شد؟ زمانی که ما اعلام کردیم که اندروید کاستومایز شده ایرانی را میتوانیم عرضه کنیم. و آنها هم ارزیابی داشتند که این اتفاق میافتد. وقتی که برگ بازدارنده ما آمد وسط، آنها هم کارشان را متوقف کردند.
چرا برخی از این شرکتهای ابری آمدند تحریمهایشان را برداشتند؟ چه اتفاقی افتاد؟ دیدند ما در خدمات ابری در داخل کشور، تحریمهای آنها را بیاثر کردیم. فقط یک بازار از دست آنها رفت. آمدند تحریمهایشان را شل کردند. شما فکر میکنید اینها رحم میکردند به استارتاپهای ایرانی؟ شبکه ملی اطلاعات مفهومش این است.
ما یک دعوایی داریم در حوزه رسانه. بحث فضای مجازی را بگذارید کنار. یک فضای مجازی و رسانه داریم. یک عدهای در کشور با رسانه مخالفند. مصداقش میشود شبکههای اجتماعی.
این عده همواره با فضای مجازی جنگیدهاند. اینها مال امروز و دیروز نیست که بنده این جا بودم. شما الان میفرمایید که در فضای مجازی چه اتفاقاتی افتاده؟ شما مقایسه کنید با این که کدام شبکه اجتماعی آمده در ایران توانسته استقرار پیدا کند.
فیسبوک استقرار پیدا کرد؟ یا توییتر استقرار پیدا کرد؟ یا وی چت استقرار پیدا کرد؟ یا وایبر استقرار پیدا کرد؟ کدام شبکه اجتماعی یا حتی داخلیها، کلوب استقرار پیدا کرد؟ من که بارها گفتهام این آقایانی که چنین دیدگاههایی را با فضای مجازی و رسانه دارند، فردا با سروش و روبیکا هم مشکل پیدا میکنند. کما این که در سال ۹۸ این مشکل را پیدا کردند.
در سال ۹۸ برخی از دستگاههای امنیتی فشار میآوردند که سروش را هم خاموش کنید. شبکه اجتماعی شبکه اجتماعی است، وقتی که فضای رسانه پیدا کرد. یک عدهای اصلا فوبیای رسانه دارند در کشور ما. رسانههای نوین را به رسمیت نمیشناسند، اعتماد به نفس در مواجهه با فضای مجازی ندارند. حالا فکر میکنند مشکل از توییتر است، فردا با سروش و موییتر هم که در داخل ایران تولید کردند همین مشکل را دارند. مگر با کلوب همین مشکل را پیدا نکردند؟ مگر کلوب سرور از دولت گرفته بود؟ پهنای باند گرفته بود؟ وام گرفته بود؟ کلوب روزی که کلوب بود در شبکههای اجتماعی دنیا چندم بود؟ چه تعداد از کاربران ایرانی روی آن بودند؟ چه شد که از بین رفت؟ ببینید دعوا اینجاست، دعوا دعوای عرصه رسانه است، دعوای فضای مجازی نیست. دعوا، دعوای رسانه و فضای مجازی است.
شبکه ملی اطلاعات، موضوعش محدود کردن رسانه نیست. شبکه ملی اطلاعات به من حکم میکند که آقای جهرمی برو زیرساخت ابر را درست کن، حمایت کن در داخل کشور شکل بگیرد، زیرساخت ابری حائز اهمیت است. برو روی IoT برنامه ریزی کن به نوعی که خدمات داخلی IoT شکل بگیرد که این صنعت در داخل کشور بتواند رشد کند و در دسترس تحریم نباشد. برو روی DNS کار کن فردا روی DNS تحریممان نکنند اینترنت را قطع کنند. شبکه ما اگر هجمه آوردن و تحریم کردند و خواستند روی اینترنت ما اثر بگذارند، نظام بانکداری ما، نظام تراکنشهای مالی ما، نظام کسب و کارهای ما را خواستند دچار اختلال کنند، شما بتوانید خدمات ارائه دهید.
چرا دور میروید چرا نمیگویید گوگل آمد خدمات API نقشهاش به کسب و کارهای ایرانی را تحریم کرد؟ کرد یا نکرد؟ شما خبرش را رفتید یا نرفتید؟ اگر ما زیرساخت در داخل کشور درست نکرده بودیم امروز اسنپ و تپسی و دیجیکالا و بسیاری از اینها که خدمات مکانی میخواهند، بایستی از چه استفاده میکردند برای ارائه خدمت؟ مینشستید و مینالیدید که آقا چه وضعی است که درست کردید؟ اصلا نمیتوانیم کسب و کار در کشور ران کنیم.
یک درصد شما فکر کنید اقتصادی که از ۱.۷ درصد رفته شده ۶.۵۱ درصد در عرض این ۴ سال از نگاه دشمن ما که هر فرصت اقتصادی را که پیدا کرده رفته ضربه زده، میتواند ضربه بزند و نزده؟ حتما ضربه میزد تا کشور را فلج کند. اگر ما این زیرساختها را اجرا نکرده بودیم امروز این کسب و کارهای ما چه کار میکردند؟ این شبکه ملی اطلاعات است.
خود شما یک مقالهای را بازنشر کردید و یک قسمتش را بولد کردید که اگر کسی به شما گفت که طرح صیانت باعث محدود شدن خدمات پایه کاربردی نمیشود، با سیلی بخوابانید توی گوشش.
بله همین است. وقتی چیزی را بازنشرش میکنم یعنی همان را قبول دارم. حتما این اتفاق رخ میدهد.
پس فراتر از پیام رسانهاست؟
به صورت ویژه منظور از ایجاد محدودیت در فضای مجازی بحث پیامرسانهاست. حالا ما بحث حکمرانی در فضای مجازی داریم نه این که نداریم، بحث مهم و حائز اهمیتی هم هست. اما این که اینها میگویند، برای کشور ایجاد حکمرانی نمیکند.
ما یک موقعی به دنبال حکمرانی در فضای ماهواره بودیم رفتیم قانون ممنوعیت ماهواره را وضع کردیم. شما رسانهای هستید بروید این قانون را بخوانید با این طرح صیانت بگذارید کنار همدیگر. شاکلهاش یکی است. ما حکمران خوب بودیم در مقرراتگذاری برای ماهواره؟ نه. آمدیم همه مردم کشور را مجرم کردیم. یک قانونی گذاشتیم که همه مجرمند. آیا به دستاورد رسیدیم؟ خیر! به هیچ دستاوردی نرسیدیم. بسیاری از مردم الان در خانههای خود ماهواره دارند و بعضیها هم در خانه همسایههایشان دارند. چکار کردیم؟ فقط به مردم منتقل کردیم ما حکمرانان با تدبیری نیستیم، ما خلاف عقل قانونگذاری میکنیم. خب حالا برای این قانون هم دیدگاه ما این است. مثل همان قانون محدودیت ماهواره است. هیچ اثری نخواهد داشت و مردم کار خودشان را میکنند.
تنها نکتهاش این است که ما یک در واقع بدنامی برای نظام حکمرانی کشور بر جای میگذاریم. خیلی شیوههای عاقلانهتری وجود دارد برای موضوع حکمرانی که میشود پیش برد.
مبحث سر این است و الا درباره شبکه ملی اطلاعات، میآیند میگویند آقای آذری جهرمی تو آمدی این کار را کردی، زیرساختهای شبکه ملی اطلاعات را توسعه دادی، فردا ممکن است یکی بیاید اینترنت را قطع کند و تو زیرساختش را فراهم کردی. من به آن عده جواب میدهم اگر این شرکتهای داخلی ما امروز پاگرفتند و به شما خدمات عرضه میکنند و دارند کار شما را راه میاندازند، اگر ما این زیرساختها را راه ننداخته بودیم امروز همینها هم نمیتوانستند فعال شوند.
من وظیفهام به عنوان وزیر چیست؟ باید کسب و کارهای مردم و زندگی مردم راه بیفتد. من نمیتوانم بنشینم نگاه به این کنم که در همه موضوعات نگاهم به دست کسی باشد که با من و ملت من سر سازگاری ندارد. برای اهداف خودش میآید حالا تحریم بر دولت به قول خودش وضع کند، بیماران ما چه وضعی دارند، زندگی مردم ما دچار چه شرایطی شده. سایر رفتارش هم در سایر کشورهای منطقه هم نشان میدهد که دنبال منافع مردم ایران نیست. مردم ایران ممکن است از من مسئول ناراضی باشند اما نقطه امید هم او نیست، او دشمن بزرگشان است. در افغانستان و عراق و سایر کشورهایی که اینها رفتند استقرار پیدا کردند چه وضعی را مواجه کردند مردم را، آنها دوستدار مردم ایران نیستند، اگر دوستدار مردم ایران بودند چرا آمدند ورود دانشجویان ایرانی را به کشور خودشان ممنوع کردند؟
اگر دوستدار مردم ایران بودند با آن وضعی که در آن شرایط دارویی برای بسیاری از بیماران ایرانی محدود کردند در آن شرایط مالی، اجازه پرداخت ندادند، منابع مالی کشور را محدود کردند. که این اتفاقات افتاد. حوزه آیتی خودتان را ببینید. یک چیزهایی آنقدر برای شما واضح و عادی شده که حس نمیکنید. شما حس نمیکنید که اگر این خدمات داخلی نبود آن روزی که شرکتهای ایرانی را تحریم کرد، دانه دانه شروع کردند به ایمیل زدن، به بستن اکانتهایشان، خدمات پوش نوتیفیکیشن ندادند به این ها چه اتفاقاتی میافتاد؟ اگر این زیرساختهایی که ما فراهم کردیم نبود، امروز وضع کشور چه بود؟
حالا صحبت می کنند که آقای جهرمی چرا اینستاگرام قواعد نادرست خود را بر ایران اعمال میکند و شما با همین دیدگاهی که میگویی دشمن این گونه بود، چرا اینستاگرام را مدیریت نمیکنی، محدود نمیکنی، نمیگویی قواعد ما را بپذیرد؟ حکمرانی جزو مهمش مردم است. ما الان اینجا داریم خدمات نقشه را توسعه میدهیم، زیرساخت نقشه ایران را توسعه میدهیم، زیرساخت خدمات ابری را توسعه میدهیم، اگر زیرساخت امنیت داخلی را داریم توسعه میدهیم، اگر پوش نوتیفیکیشن داخلی را توسعه دادیم، بسیاری از زیرساختهای مورد نیاز کسب و کارهای ایرانی را توسعه دادیم، این کسب و کارهای ایرانی با ما همراهی کردند، حمایت کردند، قدردانی کردند. چرا؟ چون میدانند این برایشان مفید است. بعضی از اینها الان شروع کردند و دارند به خارج از کشور خدمات میفروشند. رفتند سراغ بازار بین المللی. و مردم هم تشکر میکنند چون خدماتشان برقرار است.
اما در فضای پیامرسانها مشکل سرور و قانون و ثبت نیست. شما در بحث رسانه با مردم مواجهاید، یک طرحی بگذارید که مردم خودشان بپذیرند با پای خودشان بیایند در پیامرسانهای ایرانی فعالیت کنند. مشکل، مشکل فنی نیست که من حل کنم، شما یک آزادی عمل را برای مردم فراهم کنید.
یک روزی در فراکسیون ولایی مجلس قبل، ما را دعوت کرده بودند در سال ۹۷ و گفتند که آقای جهرمی، بیا در رابطه با مساله پیامرسانها با هم جلسه بگذاریم و همفکری کنیم. ۱۱۰ نماینده اگر عدد را اشتباه نگویم عضو فراکسیون ولایی مجلس قبل بودند. ما رفتیم جلسه و شب قبلش چون شماره همه نمایندگان را روی گوشی خودم داشتم چک کردم از این ۱۱۰ تا، چهل و دوتایشان در مجموع همه پیامرسانهای داخلی بودند. ولی از این ۱۱۰ نفر، ۱۰۲ نفرشان روی مجموع همه پیامرسانهای خارجی، به ویژه تلگرام و واتساپ فعال بودند.
من رفتم آنجا و خب این حرفهایی که در کلام خیلی قشنگ است؛ شروع کردند به انتقاد کردن از ما، آقا چرا وزارت ارتباطات حمایت نکرده، پیام رسانهای داخلی این جوری هستند و حرفهایی که میشنوید در فضای جامعه که بعضیها میگویند. در آن جلسه هم شروع کردند با خطاب و عتاب به ما مطرح کردند. وقتی صحبت دوستان تمام شد، من صحبت کردم گفتم بسم الله الرحمن الرحیم، من دیشب چک کردم از این جمعی که الان این جا هستیم، آقای فلانی شما در کدام پیامرسان داخلی هستید؟ یک مکثی کرد؛ من گفتم چک کردم دیشب، در هیچکدام نیستی ولی تو در فلان پیام رسان هستی. فلانی، شما که فلان صحبت را مطرح کردید، ضمن تشکر، همه صحبتهایتان درست، چرا در در پیام رسانهای داخلی نیستی ولی در فلان جا هستی؟ سه تا چهارتایشان را همین طوری گفتم حرفایتان قشنگ است، خودتان چرا نیستید؟ و خودتان در پیامرسانهای خارجی هستید. آخرین پستی هم که گذاشتید در فلان تاریخ بوده است.
شروع کردند، یکیشان گفت ما بیاییم در داخلیها که رفقایتان در وزارت اطلاعات ما را کنترل کنند؟ یکی مطرح کرد که در پیامرسان داخلی کسی نیست بیایم چه کار کنیم، برای کی حرف بزنیم؟ یکی جواب داد که این امکاناتی که در پیامرسانهای خارجیها هست در داخلیها نیست، یکیشان گفت کند است … حالا هر کدام شروع کردند یک حرفهایی زدند، گفتم خدا پدر و مادرتان را بیامرزد، مردم هم مثل شما فکر میکنند. حالا اینهایی که گفتی کدام یکیشان کار من است؟ خب مقام معظم رهبری حکم دادند و گفتند تعرض و دست اندازی به اطلاعات مردم در پیامرسانها حرام است. این را من نامه نوشتم خدمت ایشان و درخواست کردم که در رابطه با این مساله دغدغه است و یک فرمایش راهبردی در این مساله تقاضا میکنم که داشته باشید، که دستگاه قانونگذاری هم به تبعیت از شما و دستگاههای اجرایی و امنیتی هم به تبعیت از شما این مساله را رعایت کنند و یک اطمینان بخشی و مسیر حرکت کلی هم برای مردم شود. ایشان هم بزرگواری فرمودند، منت گذاشتند، بررسی کردند و بعد چنین دستوری را صادر کردند. گفتم شما در برابر این مساله چکار کردید؟ شما مگر قانونگذار نیستید؟ تو نماینده مجلس وقتی نگرانی که دستگاه امنیتی کشور به اطلاعاتت دست اندازی میکند وای به حال مردم. خب برو درستش کن، مگر تو قانون دستت نیست؟ مگر مقام معظم رهبری حکم ندادهاند؟ برو درستش کن.
یا وقتی میگویید مساله کندی وجود دارد، خب بله من مثال دوم برای شما میزنم. گفتند وزارت ارتباطات به سروش سرور نداده است. پهنای باند نداده، حالا هر چند دروغ میگفتند. یعنی شما مصاحبه مدیرعامل سروش در آن زمان را که رفت در گفتگوی ویژه خبری صحبت کرد و گفت ما در همین امروز با همین ظرفیت فعلیمان می توانیم ۲۰ میلیون کاربر را پشتیبانی کنیم را دارید دیگر، اینها در آرشیوها موجود است. داشتند برنامهریزی میکردند برای فیلتر تلگرام. فردایش که تلگرام فیلتر شد، به ۵ میلیون نرسید حرف خودشان را فراموش کردند و دروغی که در تصمیم سازی گفته بودند، آمدند گفتند که ما خوب و عالی بودیم این وزیر ارتباطات منحرف از ما حمایت نکرد، امکانات به ما نداد.
آقا تو گفته بودی من امروز ظرفیت دارم، دروغ بزرگی را تحویل مسئولین مملکت دادی. در صدا و سیما آمدی ادعای بزرگی را جلوی همه مردم مطرح کردی. این تو که میگویم، مدیرعامل، نماینده یک تفکر است. و ما آن روز میگفتیم که آقا شما ظرفیت ندارید و به من میگفتند تو مصداق «ما نمیتوانیم» هستی! ماها میتوانیم. بابا شما با خدمات دادن به مردم مواجهید.
حالا آن روز این حرفها را زدند بگذریم، گذشته از این فضا، بروید از مردم بپرسید امروز همراه اول تمام منابعش را آورده پای کار. مدیرعامل همراه اول همه اهتمامش پای این کار است. وزیر آموزش و پرورش صبح تا شب دغدغه اصلی اش این است. بنده وزیر ارتباطات نه تنها همه امکانات و ظرفیتها را برایشان فراهم کردم بلکه ترافیک شاد را هم آمدم از اپراتورها خریداری کردم و به مردم رایگان فروختم. پولش را هم بهشان دادهام. مصوبه ستاد ملی کرونا گرفتم که تا سقف ۷۵۰ میلیارد تومان برای آموزش رایگان ما از درآمدهای وزارت ارتباطات پول دهیم به کسانی که میتوانند خدمات آموزش تهیه کنند. نتیجهاش شده است شاد.
یعنی تیم توانمند فنی داخلی پایش بوده، سرور پایش بوده، همراه اول با همه امکاناتش پایش بوده، پهنای باند پایش بوده، همه چی پایش بوده، انحصار صد درصدی آموزش پرورش پایش بوده، پول دادن برای خرید ترافیکش بوده، حالا شاد به لحاظ امکانات فنی خوب است؟ این به وزیر ارتباطات بر میگردد؟ آقای روحانی مخالفش بود؟ دولت غربگرای واپس گرای فلان مسئولش بود؟ آقا این مصداقش است دیگر. ما باید حرکت کنیم در این مسیر. وقتی میگوییم این تکنولوژی لبه است و دستیابی ما به این لبه تکنولوژی دشواریهای متعددی دارد، نیاز به ممارست دارد میگویند «تو نمیخواهی این کار را انجام دهی. این که کند است تقصیر تو است.» آمار موهومی هم برای خودشان، ۲ هزار سرور وزارت ارتباطات داده به تو… حرفهایی که اصلا ارزش واقعی ندارد. من این حرفها را نمیخواستم بزنم، من را مجبور کردند بزنم، کل CDN تلگرام در ایران ۷۰ سرور بود. در رابطه با چه صحبت میکنید؟ اصل مساله اینهاست. وقتی که ما نه دغدغههای مردم را توجه میکنیم، نه به لحاظ فنی واقعیتهای خود را میبینیم. کدام یک از این مسائل را من میتوانم حل کنم؟ نه من، هرکسی که جای من باشد نمیتواند حل کند.
موضوع رسانه فراتر از وزارت ارتباطات است. قانونی که الان دارند میگذارند اینها، به نظرم در فضای غیرواقعی تصور و تفکر میکنند. یعنی واقعیتهای اطراف کشور، واقعیتهای ضوابط و روابط بین الملل، واقعیتهای بازار ایران، واقعیتهای نگاه مردم به شیوه حکمرانی، اینها را نمیبینند. شما وقتی قانونی میگذاری که مردم به آن معتقد نیستند… برو اصلا تصویبش کن به عنوان قانون. آخرش شما فکر کن اصلا این قانون را تصویب کردی و پهنای باند اینترنت هم به شرکت زیرساخت دستور دادی کم کند و توسعه ندهد، ما متوسط ۸ درصد رشد پهنای باند در ماه داریم، حالا اصلا به شرکت زیرساخت بگو که پهنای باند را توسعه ندهد. ظرف مدت سه ماه اثراتش را روی کیفیت ارتباطات کشور نشان میدهد. ظرف مدت ۴ ماه اثرش روشن میشود دیگر. ۳۰ درصد کانجسشن ایجاد میشود در شبکه وقتی توسعه ندهی، خب حالا فرض کن کانجسشن هم ایجاد کردی و خدمات به مردم ندهی؛ خوشبینانه این مساله این است که شما داری اینترنت خارج از چارچوب حکمرانی کشور را ترویج میکنی. بازاریابی میکنی برای آقای ایلان ماسک! خوشبینانهاش این است که نفهمیده داری چنین کاری میکنی. که البته بدبینانهاش هم این است که نه دارند واقعا بازاریابی میکنند.
کما اینکه استراتژی اتاق فکرهای دولت آمریکایی زمانی این بود که هر ایرانی یک فیلترشکن داشته باشد. اصلا این جزو استراتژیها و گزارشات رسمی منتشر شدهشان است. شما گزارش آقای اوباما با کنگره را در رابطه با آن برنامه ۵۵ میلیون دلاری که گرفتند برای براندازی در ایران را بخوانید. یک بخش مهمش در رابطه با رادیو است. یک بخشی هم بر میگردد به فضای مجازی و سوزن در انبار کاه و حالا مباحثی که در سال ۸۹ و ۹۰ داشتیم. اصلا استراتژی آنهاست و خودشان میگویند هر ایرانی یک فیلترشکن.
اصلا تحریم گوشیهای اپل در سال ۸۹ و ۹۰ چه بود؟ میخواستند هیچ گوشی اپلی در ایران بدون فیلترشکن نباشد. وقتی اپ استور را برای ایران تحریم میکردند، همه ایرانیها مجبور بودند فیلترشکن نصب کنند وگرنه مگر کاری دارد برای شرکت اپل که بخواهد تحریم کند، براساس لوکیشن اجازه فعالیت به کاربران ایرانی ندهد، برایش کاری دارد؟ چرا میآمد اتصال آیپیهای ایران به اپ استور را مسدود میکرد؟ برای این که کاربران ایرانی از فیلترشکن استفاده کنند. برای ترویج. آن روز ۱۱ درصد گوشیهای در ایران اپل بود. برای ترویج استفاده از فیلترشکن.
آن وقت ما میبینیم یکی میآید تصمیم میگیرد یک چیزی را فیلتر میکند، ۳۰ میلیون ایرانی فیلترشکن استفاده میکنند! وقتی میگوییم حرکت شما در مسیر استراتژی است که دشمن برایت طراحی کرده، آمریکا برایت طراحی کرده و رسما هم گفته است، نکن. این کار، کار غلطی است. میگویند نه.
حکمرانی زمانی معنا دارد که مردم پشت سر شما قرار گرفتهاند؛ حکمرانی عاقلانه و عالمانه با در نظر گرفتن مردم. زمانی که قانونی را تصویب کنی که مردم به شما احترام بگذارند و رعایتش کنند شما میتوانی حکمرانی خوب را پیاده سازی کنی. تا زمانی که شما نظر افکار عمومی را نداشته باشی و نتوانی آنها را اقناع کنی و راضیشان کنی که این به صلاحتان، به صرفتان است، منطقی نخواهد بود.
شما میبینی روی پلتفرم داخلی، وزیر دولت یازدهم ما میآید یک مطلبی را اظهار میکند در دفاع از رد صلاحیت خودش و میگذارد در یک شبکه داخلی، احترام هم میگذارد. میگویید حذفش کنید، صدا و سیما بیانیه میدهد و میگوید حذف کنید. وزیر که یک سیاستمدار است برای چه باید بیاید در شبکه داخلی وقتی نمیتواند با مردم خودش حرف بزند؟ رئیس جمهور سابق بالاخره میخواهد حرف بزند، میآید مطلبش را میگذارد روی شبکه داخلی، حذفش میکنید. خب این یعنی شما دارید خلاف هدف خودتان عمل میکنید.
اگر شما میخواهید که استقلالت در زمینه رسانه و پیام رسانها فراهم کنی باید بدانی که رسانه جدید، هر شهروند خودش یک رسانه است. باید او را راضی کنی که این فضا به صرفت و به نفعت است. نه این که راضی کنی، باید بفهمد به صرفش است. حالا یک تکهاش میگوید برایت تعرفه میگذارم، خب تعرفه بگذار. فقط موضوع تعرفه است؟ خب اطمینان خاطر به او بده. شما در این طرح صیانت در رابطه با حفظ حریم خصوصی آمدند چی گفتند؟ گفتند در رابطه با موضوعات اصل ۲۵ قانون اساسی، یک کارگروهی زیر نظر دادستان کل کشور، تشکیل شود. این کارگروه اعضایش چه کسانی هستند؟ روالش چیست؟ مطابق با قانون میخواهد کار کند؟ این کجا قرار است از حقوق مردم صیانت کند؟
«اینترنت ملی» حرف غلطی است که همه باید محکم جلویش بایستند. «شبکه ملی اطلاعات» منفعت کشور است همه باید از آن حمایت کنند. شبکه ملی اطلاعات هم به معنای قطع ارتباط مردم ایران با اینترنت نیست. استقلال است و استقلال هم معنیاش قطع ارتباط نیست. استقلال این است که ما دربرابر تهدیدات درست یا غلط که به ما وارد میشود، کاری به آن فضایش ندارم و نمیخواهم بحث سیاسی کنم، در هر حال ما مواجه بودیم در همه شرایط، در همه دولتها، چه دولت اصلاح طلب، چه دولت تدبیر و امید چه دولت دست راستی چه دولت جنگ. همه این دولتها را نگاه کنید، همواره از ابتدای انقلاب دولت آمریکا علیه ما اقدام کرده و تحریم کرده است. خب حالا وقتی ما با یک چنین موضوعی مواجهایم چکار باید کنیم؟ آیا نباید استقلال ایجاد کنیم؟ در حوزههای اساسی، استقلال ایجاد کردیم. ما این کار را انجام دادیم که مردم ایران امروز زندگی راحت داشته باشند. این چارچوب موضوع است. بنابراین مساله را درست بیان کنیم.
میخواستم راجع به بحث رجیستری هم صحبتی با همدیگر کنیم. دولت دوازدهم نقش غیرقابل انکاری داشت در پیاده سازی موفق طرح رجیستری. آن ابتدا اعلام شد که این طرح علاوه بر این که یک مسیر درآمدی جدید برای دولت است، منافع زیادی هم برای خود کاربرها دارد. ولی بعد چندسال الان که نگاه میکنیم میبینیم که آره سهم دولت دارد پرداخت میشود اما از آن طرف و از سمت کاربر، فقط گرانی موبایل برایش مانده است.
ببینید در هر حال گرانی موبایل بخش اعظمش به خاطر قیمت ارز است. یک تکهاش البته ناروا است. مثلا گوشی هزار دلاری را نگاه میکنیم، فرضا با قیمت دلار ۲۵ هزار تومان، میشود ۲۵ میلیون تومان اما آن گوشی در بازار ایران ۴۰ میلیون تومان است. عوارض قانونی هم که کسر میشود، ۵ درصد حق گمرک است که پرداخت میشود و ۱۳ درصد هم مجموع مالیات تکلیفی و ارزش افزوده است که از آن کسر میشود. شما به این ۲۵ میلیون، ۱۸ درصد را هم اضافه کنید، ۴۰ میلیون را به شما نشان نمیدهد. یک تفاوت قیمتی با داخل و بیرون داریم.
در سختتر شدن واردات گوشی هم تاثیرگذار بوده.
برخی معتقدند این گرانی به خاطر انحصاری است که در کانالهایی بوده، قبل انحصار نبوده و هرکسی میتوانسته وارد کند و واقعا تا یک مدتی هم این بود. اما بعد از رویهای که وزارت صمت تغییر داد که شرکتهای مختلف میتوانند بروند واردات انجام دهند، ثبت سفارش کنند و فرایند را باز کرد این محدودیت برداشته شد.
چرا تفاوت وجود دارد؟ کارشناسان و مدیران وزارت صمت و بانک مرکزی به ما میگویند تخصیص ارز به منابع وارداتی محدود است. چون کلا کشور محدودیت ارزی دارد. وارد کنندهای که وارد میکند، در برخی از موارد با دلاری گرانتر از دلار ۲۵ هزارتومانی این گوشی را تامین میکند. یعنی مثلا نرخ واقعی تمام شده برای آن فرد دلار ۳۰ هزار تومانی است. و نرخ ارز گرانتر از این است. این دلیلش این است.
بنابراین واقعا این را بپذیرید که اجرای رجیستری اثری روی گرانی نداشته، مشکل هم زمانی اجرای رجیستری با افزایش نرخ دلار و کاهش ارزش پول ملی بوده است.
فروشندگان موبایل ۹ درصد عوارض ارزش افزودهشان را قبلا از مردم میگرفتند اما به دولت پرداخت نمیکردند. اما الان همان را میگیرند ولی نمیتوانند به دولت اظهار نکنند. چون ثبت و ضبط است. مالیات تکلیفی خود را از مردم میگرفتند ولی اظهار نمیکردند، الان مجبور هستند به دولت پرداخت میکنند. عوارض گمرکی پرداخت نمیشد که قاچاق میآمد بخش اعظمش، الان دارد پرداخت میشود به دولت.
آن پولی هم که دولت کسب میکند، دولت که برای خودش خرج نمیکند، پول میآید به بودجه و در بودجه تبدیل میشود به حقوقی که پرداخت میشود به مردم یا بازنشستهها یا در قالب پروژههای توسعهای که در کشور دارد انجام میشود، استفاده میشود.
پروژه رجیستری، پروژه ضروری بود که در کشور رخ دهد تا کانالهای قاچاق در کشور را متوقف کند. فقط برای این که متوجه شوید فضا چیست، کل درآمد وزارت ارتباطات در یک سال گذشته، از همراه اول و ایرانسل و همه صنعت ICT مبلغ ۷۱۰۰ میلیارد تومان بوده است. اجرای فقط پروژه رجیستری برای مقابله با قاچاق، در آن عوارض گمرکی و مالیات تکلیفی و ارزش افزوده، بنابر اعلام ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز در طی این مدت بیش از ۱۱ هزار میلیارد تومان از درآمد دولت را محقق ساخته. یعنی قبلا جزو حقوق دولت بوده اما محقق نمیشده است و الان محققش کردیم.
این عدد قابل توجهی است و نشان میدهد قاچاق پدر کشور را درآورده است. عدهای دارند پولهای بی ربط و منفعتهای بی ربط میبرند. یک عدهای دارند بازارهای آنچنانی، پاساژهای آن چنانی و املاک آن چنانی می سازند از پولی که باید به جیب دولت میرفته و برای مردم هزینه میشده است. بنابراین تجربه رجیستری نشان داد که اگر ما از فناوری اطلاعات و دولت الکترونیک استفاده کنیم برای این که بتوانیم جلوی قاچاق و ویژهخوارها را بگیریم و منافعش را به مردم برگردانیم، موثر است.
اما ببینید آن که پول دارد، طبیعتا قدرت مدیریت رسانه هم دارد. اینها آمدند گران شدن گوشی را ارتباط دادند به رجیستری. آنهایی منافعشان در خطر بود. واقعیت این بود. ما از ابتدا عرض کردیم مردم تنها نکتهای که اضافه میشود این ۱۸ درصد است که اینها دارند از مردم میگیرند ولی به دولت پرداخت نمیکنند. چون شفاف نیست به دولت پرداخت نمیکنند. ولی قابلیت ردیابی است.
دومین بحث، بحث گارانتی بود. در هر حال الان در نظام گارانتی وزارت صمت اکنون این توانایی را دارد تا حقوق مصرف کننده را تامین کند. زیرا مشخص است این گوشی را کی آورده داخل کشور به کی فروخته، کی داده به کی و چگونه فروخته شده. گوشی باید گارانتی داشته باشد. طبق تکلیف وزارت صمت کسی که گوشی را وارد میکند باید خدمات پس از فروشش را هم انجام دهد. بنابراین این به نفع مصرف کننده شده که گارانتی را پیگیری کرد.
مساله بعدی که تاثیر داشته واقعا بحث سرقت گوشی بوده، که حالا میتوانست خیلی فجیعتر از شرایط الان باشد. البته الان گوشی را میزنند و خارج از کشور میبرند و در کشورهای دیگر در واقع می فروشند یا تبدیلش میکنند به قطعات. ولی اگر این پروژه ایجاد نشده بود، بحث سرقت گوشی هم یک موضوع خیلی جدیتر میتوانست باشد. ضمن این که حالا بالاخره از جنس این که خدمات بهتری را این شرکتها بتوانند به مردم دهند، تلاشهایی را کردهاند.
از دید من رجیستری پروژه خوب و قابل دفاعی است که در سایر عرصهها هم باید ارائه شود. مشکلات ارزی کشور به عنوان پاشنه آشیلی است که الان همه حوزهها را تحت تاثیر قرار داده است. طبیعتا بازار گوشی هم تحث تاثیر قرار داده است.
این مسالهای بوده که رخ داده. الان شما فکر کنید ما رجیستری را برداریم، همین امروز بگوییم رجیستری کنسل، شما فکر میکنید قیمت گوشی چقدر افت میکند؟ واقعا این گونه نیست، در تبلت اجرا نشده بود و الان دارند برای تبلت اجرا میکنند. بروید ببینید قیمت تبلت خارج از کشور چقدر بود داخل کشور چقدر بود. یا لپ تاپ را ببینید. قیمت دلاریاش چقدر است و در داخل کشور چطور فروش میرود. آن چالش ارزی است که وارد شده و این چالش ارزی ریشه در مسائل دیگری به غیر از رجیستری دارد.
اردیبهشت ۹۹ شما وعده دادید که سرعت اینترنت خانگی را ۴ برابر می کنید و در واقع VDSL را گسترش میدهید. ولی الان که نگاه میکنیم اینترنت خانگی اصلا وضع خوبی ندارد. چرا در ۴ سال فعالیت وزارتخانه شما، اینترنت ثابت توسعه پیدا نکرد؟
حتما یکی از نقاطی که ما موفق نبودیم بحث اینترنت خانگی بوده است. خود من، نه الان بلکه در مقاطع مختلف اعلام کردم که ما در حوزه ارتباطات ثابت خانگی دستاوردی که باید میداشتیم و اهدافی که داشتیم به آن نرسیدیم. آن وعدهای که من دادم، ما امروز یک میلیون و ۲۰۰ هزار پورت مخابرات ایران توسعه داده، ۸۰۰ هزار پورت مابقی شرکتها و مجموعا ۲ میلیون پورت VDSL در کشور توسعه داده شده است، هم در تهران هم در قم هم مثل بوشهر، شیراز. ولی فراگیر نیست. نیاز مردم را کفاف نمیدهد و طبیعتا درخواست مردم برای دریافت خدمات بهتر و بیشتر است. بحث اینترنت ثابت نه تنها در این دولت بلکه در دولت نهم و دهم هم، دولت دهم بیشتر و دولت یازدهم و همچنین دولت دوازدهم این وضعیت را داشته است.
ببینید در دولت دهم ایرانیاننت را میآورند و که ما FTTH ش را توسعه دهیم و انحصار به آن میدهند، کنسرسیوم درست میکنند ولی به نتیجه نمیرسد. در دولت یازدهم هم آقای دکتر واعظی تلاش کرده MTN را بیاورد، سرمایهگذاری کند در بازار ایران، و همانگونه که ایرانسل موبایل را دارد شبکه ثابت هم در کنارش ایجاد کند با سرمایه گذاری در MTN حتی به امضای تفاهم نامه هم رسید، اعلام هم کردند که ما سرمایهگذاری میکنیم اما بعد از خروج ترامپ از برجام، MTN هم انصراف داد از سرمایهگذاری روی این پروژه و خب در دوره ما هم این اتفاق افتاد و ما هم پیگیریهای زیادی کردیم که این اتفاق رخ دهد و سرمایهگذاری موازی آن چیزی که در شبکه مخابرات است، ایجاد شود یا خود مخابرات.
حالا من دو سال و نیم اول تمرکزم را روی این گذاشتم که مخابرات خودش حرکت کند. منتها ببینید ساختاراً توسعه اینترنت خانگی در ایران دچار اشکال است و اشکالاتش باز میگردد به موضوع خصوصیسازی و انحصار. میخواهید مقایسه کنید برگردید به زمان دولت آقای خاتمی و فعالیت آقای معتمدی و قبل ایشان. مشترک ثبت نام میکرد که سیم کارت دهند و قول میدادند مثلا تا ۳ ماه دیگر و این ۳ ماه میشد ۶ ماه ۹ ماه و… خدمات موبایل هم در آن مقطع یادتان هست چگونه بود. در واقع آقای دکتر معتمدی یک کار خوبی که کردند این بود که اپراتور دوم موبایل شکل بگیرد. اگر ایرانسل نبود معلوم نبود امروز سیمکارت موبایل چقدر بود. مثال دوم رایتل. مگر به رایتل انحصار ندادند که بیاید و ۳G را در داخل کشور توسعه دهد؟ نتیجهاش چه شد؟
چند سال عقبماندگی…
فقط ۳۰۰ هزار مشترک در تهران. نه خودش رشد کرد و نه اجازه داد کشور رشد کند. وقتی انحصار شکسته شد شما دیدید چه اتفاق بزرگی در کشور رخ داد. در مخابرات و اینترنت ثابت ما هم همین است. اشکالی که در واگذاری صورت گرفته این است که دقت نشده در واگذاری داکت و سیم مسی و امثالهم. اینها ظرفیت حاکمیتی است و اصلا قابل واگذاری نیست. بر تراز واگذاری هم نیست اما چون آن زمان در تصرف مخابرات ایران بوده در تصرف هم مانده و الان دولت باید رفع تصرف کند و این مانع شده است.
الان شرکت شاتل ۵۰۰ کابینت در قم ۱۰۰ کابینت در تهران معطل دارد که همه سرمایهگذاری هایش را کرده اما مخابرات ایران اجازه نمیدهد بیاورد بالا. چرا؟ چون میگوید هر جا که شاتل بود من هم باید خدمات ارائه کنم. من که نباید از شاتل عقب بیفتم! رسما جلوی توسعه را گرفته و خب ما متوجه این بودیم البته ولی فکر میکردیم که در ۲ سال و نیم اول با همراهی و همدلی از ظرفیت مخابرات برای این که سرعت دهیم به توسعه میتوانیم استفاده کنیم. اما بعد متوجه شدیم نه اصلا، این داستانهای مخابرات و سهامدارهایش یک مقداری متفاوت است از آن چه که ما فکر میکنیم و باید برویم به سمت رفع ایرادات ساختاری توسعه ثابت.
بنابراین چند کانال را پیگیری کردیم، یکی وزارت نیرو بود تا اجازه بگیریم که اپراتورهای ارتباطی حق استفاده از تیرهای برق شبکه توزیع را داشته باشند و مثل کاری که چین کرده، روی شبکه توزیع برق فیبر نوری کشیده شود. همچنین با شهرداری صحبت کردیم، البته شهرداری پیچیدهتر است چون ما به تعداد شهرهای کشور، شهرداری داریم هر کدام شورا و هر کدام مقررات خاص خود را دارند. حالا عمده تهران بود که اپراتورها بتوانند از ظرفیت فیبرهای نوری شهرداری هم استفاده کنند برای توسعه شبکهشان. از وابستگی مخابرات بیرون بیایند.
همزمان با آن لایحه دادیم به دولت برای رفع تصرف داکتهای مخابراتی که در انحصار مخابرات ایران است، خیلی پیگیری کردیم در دولت و پس از ۲ سال و نیم موافقت شد و دولت لایحه را ارسال کرد به مجلس و مجلس آن را تصویب کند تا یک مانع بزرگ برداشته شود. سومین بحث هم بحث سرمایه گذاری بود. امروز برای ۲.۵ میلیون پورت ما یک چیزی حدود ۳۰۰ میلیون یورو سرمایه نیاز داریم تا شبکه را توسعه دهیم. با توجه به شرایط بازار و کشش بازار ایران، نرخ برگشت سرمایهاش برای سرمایهگذاری مناسب نیست. ما اخیرا تصویب کردیم که دولت مشوقهایی را به سرمایهگذاری روی این حوزه بدهد به نحوی که اگر اپراتورهای موبایل در توسعه شبکه ثابت سرمایهگذاری کنند، دولت ۳ درصد از حق السهم خود را به ازای هر پورت به اپراتور برای سرمایهگذاری تخفیف میدهد. اگر به ادبیات دیگر بخواهم بگویم تقریبا نزدیک به ۴۰ درصد هزینه سرمایهگذاری در توسعه شبکه اینترنت خانگی را دولت به عنوان تشویق به سرمایهگذار میدهد. که سرمایه گذاریاش مثبت باشد. این در کمیسیون تنظیم مقررات تصویب شد و من فکر میکنم با مجموع این اقدامات و امیدواریم مجلس تصویب کند ان شاءالله و دولت جدید هم پیگیری کند.
به نظر میرسد تا آن انحصار برطرف نشود بقیه اقدامات خیلی مفید نباشد.
موازی آن اتفاقی افتاده است؛ برای مثال الان شبکه برق آمادگی توسعه را دارد. قطعا سرمایهای به اسم داکت مخابرات سرمایه بزرگتری است ولی ظرفیت تفاهم ما با وزارت نیرو هم نهایی شده، امضا شده تبادل شده که اگر مشکل سرمایهگذاری برطرف شود، اینها بتوانند کار را به سرعت پیش ببرند.
بنابراین در یک سال و نیم آخر وقت گذاشتم مشکلات ساختاری را حل کنم و با مجموعه اقداماتی که همفکری شد فی مابین وزارت اقتصاد، سازمان برنامه، وزارت ارتباطات و همچنین کمیسیون تنظیم مقررات به عنوان نهاد تصمیم گیر و در نهایت دولت، این پکیج درآمده و الان موانع سرمایهگذاری بخش خصوصی برای توسعه شبکه ثابت را برطرف میکند. امیدواریم این اتفاق رخ دهد.
شما ابتدای فعالیتتان وعده دادید چند یونیکورن از دل استارتاپهای ایرانی در بیاورید، موضوع افت ارزش ریال و ایزوله شدن بازار کشور را بگذاریم کنار، چرا الان حداقل پروسه ورود استارتاپها به بورس متوقف شده؟ میبینیم که تپسی پارسال پذیرش مشروط گرفت در بازار دوم فرابورس، ۲۹ شرط را اجرا کرد و ماههاست که میخواهد وارد شود اما نمیتواند. آیا عوامل بیرونی اینجا دخیل هستند؟
ببینید ما یک چشم اندازی را برای بازار ترسیم کردیم و گفتیم که باید ۵ یونیکورن به عنوان لوکوموتیو داشته باشیم، یا باید ۲۰ هزار استارتاپ داشته باشیم. میخواهیم رشد اقتصادیمان انقدر باشد، یک اهدافی را ترسیم کردیم و یک نمادهایی را برایش گذاشتیم.
درست است نرخ ارزش برابری ریال با ارزهای خارجی و کاهش ارزش پول ملی به آن تعریف یونیکورن، یا شرکتهای با ارزش بیشتر از یک میلیارد دلار، ما را خیلی از هدف دور کرد. زمانی که این حرف را زدیم یک شرکت با ارزش ۳ هزار میلیارد تومان میشد یونیکورن، ولی الان باید ارزش شرکت ۲۵ هزار میلیارد تومان باشد. یعنی به لحاظ ارزی شوک وارد شد و بازار ما کوچک شد.
اینها دیده نمیشود، اثرات تحریم ایناست که به یکباره ارزش بین المللی بازار ما یک هشتم می شود و این را در هیچ معامله ای هم نمیآورند. یونیکورن میتواند لوکوموتیو حرکت مسیر استارتاپی باشد. ما امروز ۵ لوکوموتیو داریم. بیشتر هم داریم ولی این ۵ عدد محقق شده است. در کف قاعده هم در نوآوری ۱۰ هزار استارتاپ ثبت شده داریم. پس ما قاعده و راس شکل گرفته و رشد اقتصادی مطلوبی هم رقم خورده وقتی نگاه میکنیم از ۱.۷ درصد رشد تولید ناخالص رسیده ایم به ۶.۵۱ درصد، یعنی اتفاق بزرگی در این کشور افتاده است.
اما واقعیتش این است اگر نگاه کنیم به متوسط کشورهای OECD و بازار داخلی خودمان ما میتوانستیم یک جهش داشته باشیم تا نزدیک ۱۶ درصد. در این که ۱.۷ شده ۶.۵۱ عالی بوده یا پیشبینی میکنیم که تا پایان ۷.۲ میشود اما ما میتوانستیم به نزدیک ۱۰ درصد هم برسیم، چرا نرسیدیم؟ تحریم اثر گذاشت. چه اثری؟ سرمایهگذاریهای خارجی. تنگ نظریهای داخلی برای جذب سرمایهگذار خارجی موثر بود و در نهایت هم سختگیریهای بیاندازه در ورود شرکتهای استارتاپی به بازار بورس.
نگرانیهایی بالاخره در بازار سرمایه وجود داشت. این نگرانیها برخیاش اقتصادی بود که با مقررات بسیار سخت گیرانهای مواجه بود که اینها تلاش کردند که شرایط سختی که آنها گذاشتند طی کنند. یکی مثل اسنپ همه اینها را طی کرد و رسید و هیچ بهانهای باقی نگذاشت. جدای این فقط اسنپ [تپسی] نبود، آسیاتک و شاتل هم میخواستند بیایند که نگذاشتند. مقرراتی خارج از حوزه اقتصادی آمد دامنگیر اینها شد. و این مقررات از جنس این بود که حالا اینها اگر وارد میشود تبعات بعدی چیست و ما به نیت پیشگیری از این اتفاقات میخواهیم که جلوی این مسائل را بگیریم. که البته نظر من این است که این حرفها پذیرفته نشده بود و اقتصاد کشور را به عقب میانداخت.
آخر مقررات ناگهان از کجا وارد میشود؟
مجموعههایی که ناظر بر فعالیت بورس هستند، یک محدودیتهایی را ایجاد کرده بودند.
در هر حال بالاخره از مجموعههایی که ناظر هستند بر فعالیت بورس، یک محدودیتهایی را ایجاد کرده بودند برای شرکتها و مقررات سختگیرانهتری را گذاشته بودند. حتی با آنها هم مذاکره شد، با همه دستگاهها جلسه گذاشته شد و پیگیری شد.
من امیدوارم که در دولت جدید اینها حل شود. این امیدواری را دارم که مانع برطرف شود و شرکتهای استارتاپی ما بتوانند از بازار سرمایه داخلی با توجه به این که از بازار سرمایه بینالمللی محروم هستند، استفاده کنند. در دولت جدید امیدوارم این خودتحریمی برای جذب سرمایه برداشته شود و اینها بتوانند تامین سرمایه کنند و کارشان را پیش برند.
بزرگترین حسرتتان در این ۴ سال؟ حسرت که نه ولی خب به لحاظ کاری تلخترین اتفاق همان آبان ۹۸ بود.
بزرگترین دستاورد شما؟
به نظرم آن رشد اقتصادی بازار که مولفهای از تمام موضوعات است. از ایجاد استقلال در زیرساختهای ارتباطی کشور است از توسعه دسترسیها هست. اینها بسیار حائز اهمیت بود و خوشحال کننده. البته مهمترین پروژه ما عدالت ارتباطی بود که ارتباطات را به دورافتادهترین روستاهای کشور ببریم که خداوند لطف کرد این دستاوردها محقق شد و مردم هم حمایت کردند انصافا.
آینده کاری آذری جهرمی دوست دارید به چه شکلی رقم بخورد؟
فرقی برایم نمیکند چه امروز که وزیرم چه فردا که نباشم. دوستانی که قبل از وزارت من را میشناسند هیچ تغییری در رفتار و شرایطم به وجود نیامده، همانی که بودم هستم. فردایی هم که وزیر نبودم، کارمند دولتم و مثل کارمند عادی میروم سرکار.
اگر آبرویی داریم، اگر توانمندی داریم همه از ظرفیتی بوده که مردم و نظام برای ما فراهم کردهاند. یک بخشیاش زندگی شخصی خودمان است و یک بخشهایی هم ناشی از عنایت و توجه مردم داشتیم. طبیعتا در هر جایی از کشور که نیاز باشد ما کمک و کار کنیم من فروگذار نخواهم کرد و هر تلاشی که از دستم بر بیارد برای کشور و مردم انجام میدهم. خودم را در برابر ملت و کشور هیچ میدانم و چیزی ندارم که بخواهم تعیین تکلی�
منبع: دیجیاتو